موسی ع همراه با مومنینی که به خدای او و خود او ایمان آورده بودند، در فرار از فرعونیان رسیدند به دریا،
وقتی دیدند که روبرو دریا هست و در پشت سر، لشگری که به نزدیکی آنها رسیده است،
اصحاب موسی گفتند: «بیچاره شدیم رفت، کارمون تمومه ، إِنَّا لَمُدْرَكُونَ».(شعراء-61)
اما موسی ع گفت: «نه، اینطور نیست، خدا همراه من است، راه نجات رو به من نشون میده، إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ»(شعراء-62)
احتمالا عده ای ناباورانه، در دل یا به زبان، انکار یا تمسخر کردند،
اما وقتی به امر الهی، عصای موسی ع به همان دریایی خورد که تا لحظاتی قبل، یکی از دو سوی هلاکتشان بود، شکافته شد و نجات پیدا کردند،
و البته نقشه و طرح الهی، دشمن سرمست از پیروزی را به درون همان دریا کشاند و غرق کرد.(شعراء-63تا66)
آری، همان دریایی که ظاهراً زمینه ای شده بود برای تحت فشار قرار دادن و شکست و هلاکت جبهه حق، همان دریا، زمینه ای شد برای هلاکت دشمنی که خودش را در شرف جشن پیروزی می دانست.
اما شرط نصرت الهی، ماندن بر سر قرار با خدا و استقامت در راه حق است، و کم نیاوردن، و سوء ظن به خدا پیدا نکردن، و فرصت ها را از دست ندادن، که اگر اصحاب موسی معجزه شکافته شدن دریا را باور نمی کردند، و همراهی با موسی ع را از دست می دادند، همراه با فرعونیان غرق شده بودند.
قاسم بهرامیان