شاگردان مکتب فاطمی در آن روزهایی که اعراب از داشتن دختر احساس ننگ می کردند چنانکه وقتی خبر دختر دار شدن خود را می شنیدند متعصبانه چهره شان از شدت رنج و عذاب سیاه می گشت، وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثَىٰ ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ( نحل آیه ۵۸) به ناگاه خداوند به پیامبر ما دختری عطا کرد که به تعبیر قران کوثر لقب می گیرد، کوثری که برکات آن در قیامت نیز ادامه دارد . کوثری که اتفاقا ام ابیها نیز بود؛ انیس و مونس پدر در آن روزهایی که طعنه و آزار سران استکبار جامعه آن روز، به بالاترین حد خود رسیده بود. شاید در آن روزهای سخت که ام ابیهای پدر آثار آزار و اذیت مستکبران قریش را از سر و روی پیامبر خدا پاک می کرد کسی جز خداوند و رسولش نمی دانست که این دختر خردسال که اینچنین با مهربانیای خودش دل رعنای پدر را برده روزی چه انقلابی به پا میکند؛ انقلابی که چهره ریا و تزویر و نفاق را به تمام آیندگان نشان خواهد داد و چگونه با جانفشانی خود ننگ ابدی را بر پیشانی آنانی می گذارد که به جایگاه امامت چنگ انداخته و در پی غصب آن بودند. می گویند دختران بابایی اند، اما گویا فاطمه از همه دختران عالم بابایی تر بود که دوری پدر را سه ماه بیشتر طاقت نیاورد و همان دوران اندک به شدت جانکاه و غیر قابل تحمل برای فرشته ای که برای هدایت بشر بر روی زمین آمده بود. فاطمه می دید که چگونه عده ای با حرص و طمع بر قدرت ومقام به دنبال ضایع کردن زحمات پدر اند و اگر حرکتی نکند در چشم بهم زدنی رسالتی که پدر انجام داده بود محو و نابود میگشت و ثمره سالها رنج و مشقت و جانفشانی ها به هدر میرفت . فاطمه زهرا سلام الله علیها یک تنه در مقابل جریان تحریف قیام کرد در حالی که یگانه یاورش فرزند در رحمش بود؛ فرزندی که در همان روزهای ابتدایی قیام، در اثر ضربه ای که در پشت در بر او وارد شد را نیز از دست داد و اینک او مانده بود و بدنی که آثار ضرب و جرح به وضوح در آن مشخص بود، اما هیچ کدام از این اتفاقات سدی نبود برای او که قدم در مسیر رسوایی سران فتنه برداشته بود. زهرای مرضیه رسالتی بر عهده داشت که باید رسالت خود را به سرانجام می رساند؛ رسالتی برای رسوا نمودن جریان تحریف و منافقانی که در لباس همراهان پیامبر(ص) قصد تیشه زدن به ریشه اسلام را داشتند . همان جریانی که حق را از مسیر خودش به انحراف برد تا آن حد که سبب شد نه تنها بعد از پیامبر (ص) کسی جواب سلام علی را ندهد، بلکه شرط لازم خطبه بر منبر رسول الله را لعن و سب علی علیه السلام تعیین نمود . و تنها کسی که ماهیت استکباری این جریان را آشکار نمود فقط حضرت صدیقه طاهره بود؛ بانویی ۱۸ ساله که هیچ یک از علل و اسباب مادی مانع رسیدن به اهدافش نشد. او خود به تنهایی در میدان رزمی حاضر شد که در طرف مقابلش جنود شیطان قرار داشت و او برای حفظ امام خود همه ضربات سهمگین آن چهل تن لشکر شیطان را متحمل شد تا سند حقانیت شیعه را تا قیامت امضا نموده و به گوش همه مردمان در تمام اعصار برساند. سرانجام فاطمه زهرا سلام الله علیها در راه رسالت حفظ امامت و ولایت با ضرباتی که بر صورت و پهلو و بازوانش وارد شده بود مظلومانه جان خود را فدا کرد بی آنکه در آن روزها مدافعی داشته باشد. اما نهضتی و قیامی که او به پا کرد نسل به نسل سینه به سینه منتقل شد تا همه بدانند شهادت این بانوی بزرگ افسانه نیست و جانشین حقیقی پیامبر اکرم (ص) فقط امیر المومنین علیه السلام است . نهضت و قیام فاطمه علیها سلام سبب شد هزاران مدافع فاطمی و زینبی و علوی و حسینی در اقصا نقاط جهان متولد شود. مدافعانی که با عشق فاطمه زهرا سلام الله علیها رشد کرده و قد کشیدند و آن گاه که فتنه ای از نسل حرامیان مدینه بروز و ظهور کرد مشتاقانه چون قاسم بن الحسن به ندای رهبرشان لبیک گفته و به فرماندهی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در سوریه و یا همان شام که آرامگاه دختر فاطمه زهرا سلام الله علیها بود در مقابل حرامیان ایستادند ؛ همان ها که با وسواس تمام در بین سربندها به دنبال سربند یا فاطمه و یا زهرا بودند در نبردی تن به تن از سر خود گذشتند اما اجازه کوچکترین تجاوز و تعدی حرامیان را به حرم عمه سادات و نیز نوامیس مسلمانان را ندادند. قطعا تاریخ داستان شهامت مدافعان حرم زینب کبری سلام الله علیها را فراموش نکرده و برای آیندگان روایت خواهد کرد؛ مدافعانی که اگر چه در مدینه نبودند تا از مادر دفاع کنند اما در سوریه داستان شهامتشان تمام دنیا را در تحیر فرو برده است . ✍ @terrorofmedia