🔻ظلمی که به «انقلاب دوم» می‌شود 🔹از دهه هفتاد به این سو، که عده‌ای از دانشجویان پیرو خط امام، تغییر فکر و مشی دادند، ماجرای تسخیر لانه جاسوسی نیز تحت تأثیر عدول این عده از تفکرات‌ِ اول انقلاب‌شان شده است. 🔸هر ساله به‌طور مشخص در ایام سالروز تسخیر سفارت امریکا، و گاه و بی‌گاه در ایام دیگر سال، همان‌هایی که از خط انقلاب فاصله گرفته‌اند، در مصاحبه‌ها و یادداشت‌هایشان تسخیر لانه جاسوسی در سال ۵۸ را کاری اشتباه می‌دانند. 🔹امثال اصغرزاده و عباس عبدی‌ و سایرین، بارها با اعلام اینکه کارشان در سال ۵۸ غلط بوده، سعی کرده‌اند رخداد ۱۳ آبان ۵۸ را تأسی از اقدامات خودشان بدانند. به عبارتی دقیق‌تر، خط امامی‌های دهه شصت و اصلاح‌طلبان امروز، در پی آن هستند که ابتدا سند تسخیر لانه جاسوسی را به اسم خود زده و در مرحله بعدی، با اعلام برائت از کار چهل سال قبل‌شان، اساس آن اقدام را باطل بدانند. 🔸یکی از نگرانی‌هایی که مردم از همان ایام آغازین انقلاب داشتند، این بود که مبادا حوادث تیرماه ۱۳۳۲ تکرار شده و امریکا همانگونه که دولت مصدق را سرنگون کرد، انقلاب اسلامیِ نوپای ایران را هم از بین ببرد. پناه دادن امریکا به شاه فراری ایران نیز نگرانی مردم را بیش از پیش قوت بخشید. و طبیعی بود که قشر دانشجو و نخبه کشور، بیش از مردم عادی نگران این موضوع باشد و به دنبال اقدام متناسب برای مقابله با عمل امریکا(پذیرش شاه) باشد. 🔹ابتکار در کتاب خاطرات خود از روزهای تسخیر لانه جاسوسی(«تسخیر») به پشتیبانی‌ها و اعلام حمایت‌های گروه‌ها و قشر‌های مختلف جامعه از اقدام انقلابی دانشجویان اشاره کرده و این حمایت‌ها را باعث دلگرمی و قوتِ‌قلب دانشجویان تسخیر کننده می‌داند. 🔸نکته‌ای که می‌خواهم بگویم این است که تسخیر لانه جاسوسی به دست دانشجویان، اقدامی برخاسته و متأثر از شرایط آن روزهای کشور و تنها راه برای ابراز مخالفت با اقدامات امریکا بود. چنانچه حجت‌الاسلام موسوی خوئنی‌ها نیز در مقدمه‌ای که برای کتاب خاطرات ابتکار نوشته، در‌این باره می‌نویسد: «به‌طور قطع اگر شرایط سال وقوع حادثه بررسی شود و دیدگاه‌های مردم ایران، به‌ویژه انقلابیون در مورد دخالت‌های امریکا در اوضاع داخلی کشور، نظیر انجام کودتای سال ۱۳۳۲، در نظر گرفته شود، چه بسا هر داور بی‌طرفی این اقدام را در آن زمان به‌عنوان تنها راه دادخواهی دانشجویان در برابر دولت امریکا بداند.» 🔹تسخیر لانه جاسوسی برخاسته از تفکر یک ملت انقلابی بود و دانشجویان تسخیر کننده نیز نمایندگی از ملت دست به چنین کاری زدند. اما اگر قرار بر این باشد چنین رخدادی[که امام خمینی(ره) آن را بزرگ تر از انقلاب اول نامیدند] به نام دانشجویان اقدام کننده زده شود، «رجب‌بیگی‌»ها و «وزوایی‌»ها و «ورامینی‌ها» و «صبوری‌»ها و «بسطامی‌»ها که پای آرمان‌ها و ارزش‌هایشان ایستادند و به شهادت رسیدند، ارجح‌تر از امثال ابراهیم اصغرزاده و عباس عبدی و محمدرضا خاتمی هستند که ارزش‌ها را قربانیِ تغییر مواضع خودشان کردند. 📎 https://t.me/sakhresakhtmedia/31 *کانال رویکرد مقاومت* در واتساپ:   https://chat.whatsapp.com/HVd4xgcO8PTJPppC5nM7Vh *✅* https://eitaa.com/ResistanceApproach