📛 جریانهای مخالفان انقلاب در درون حوزه های علمیه(3) 🔴 3)جریان سرسپرده(آخوندهای وابسته به غرب) جریان سوم، جریان سرسپرده به غرب است که می‌توان از آن با عنوان«آخوند درباری» نیز یاد کرد. این جریان همواره کوشیده است تا برابر جریان انقلابی بایستد و به همین دلیل همراه و جیره خوار حکومت پهلوی بوده و در صدد تضعیف روحانیت انقلابی بوده است: «هر کسی که به خط انقلاب و اسلام ناب محمّدی (صلّی‌اللَّه‌علیه‌واله‌وسلّم) نزدیکتر است، به ضربات و حملات و تهمت‌ها و هوچیگری‌ها و سوءقصدها و بدجنسی‌ها و موذیگریهای جناح استکبار هم نزدیکتر است. با هر آخوندی بد نیستند؛ با بعضی از آخوندها خیلی هم خوبند؛ همچنان‌که در دستگاه سلطنت هم همین‌طور بود. آن دستگاهی که می‌خواست ریشه‌ روحانیت را بکند، خاطر بعضی از آخوندها را هم می‌خواست! به آخوندهای درباری پول می‌داد و به آنها سفارش می‌کرد که عمامه‌تان را یک مقدار بزرگتر و ریشتان را هم یک مقدار بلندتر کنید! اینها را دیده بودیم، ما از اینها خبر داریم. رژیم طاغوت، خاطر این‌گونه روحانیون را هم می‌خواست و با آنها ملاقات هم می‌کرد.»[1] این جریان، جریان خزنده و نفوذی بوده و هدفش نابودی دین و رو حانیت اصیل بوده است:«در جوامعی که نابودی روحانیت ممکن نبود، سعی میکردند این قشر را به قدرتها و دربارهای فاسد و حکومت‌های جایر وابسته کنند. آخوندهای وابسته‌ درباری که این همه در بیانات امام عزیز از آنها به بدی و نفرت یاد می‌شد، به اسلام و مسلمین خیلی خیانت کردند.»[2] آخوندهای درباری یه اندازه‌ای مورد حمایت و تأیید حکومت‌های جائر بوده است که حتی رضاخانی که چشم دیدن روحانیت را نداشت، از آنان خوشش می‌آمد و مورد حمایت ویژه قرار می‌داد: «تأسیس موسّسه «وعظ و خطابه» به سال‌های ۱۳۱۶ و ۱۳۱۷ – یعنی دو یا سه سال بعد از شروع قلع و قمع روحانیت – برمی‌گردد. تأسیس این مؤسّسه برای آن بود که هر کس می‌خواست روحانی بماند، می‌توانست تحت نظر این موسّسه که وابسته به رضاخان بود، روحانی باقی بماند! به عبارتی آخوند باشد؛ اما آخوند رضاخانی، درباری و در خدمت سیاست‌های استکبار باشد.»[3] این جریان امروزه نیز وجود دارد هرچند حضور خیل عظیم روحانیت آزاده و مومن فرصت عرض اندام آنچنانی را پیدا نکرده است:«آزادگی روحانیان و علمای دین و عدم نفوذ قدرت‌های داخلی و جهانی در آنان، موجب آن بوده است که قلدران و حکمرانان خودسر، هیچ‌گاه نتوانند این مجموعه‌ ربانی را از سر راه مفسده‌جویی‌ها و خیانت‌های خود بردارند و اگر جمعی از معممانِ سرسپرده و آخوندهای درباری، به طمع حطام ناپایدار دنیا، بر سرسفره‌ ستمگران نشسته و قولاً و عملاً آنان را تأیید کردند، اکثریت علما و روحانیان و فضلا و طلاب جوان، در حصار مناعت و پرهیزگاری و پاکدامنی باقی مانده و اراده و توان مبارزه‌ صادقانه و قدرتمندانه را حفظ کردند و اعتقاد راسخ به روحانیت شیعه را در دل آحاد مردم، زوال‌ناپذیر ساختند.»[4] [1] – بیانات در دیدار روحانیون مشهد ۴/ ۱/ ۱۳۶۹ [2] – بیانات در مراسم بیعت طلاب و روحانیون ۴/ ۴/ ۱۳۶۸ [3] – بیانات در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان‌ ۱۰/ ۸/ ۱۳۷۴ [4] – پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی۱۰/ ۳/ ۱۳۶۹           👇👇👇 ╭─┅─🍃🌸🍃─┅─╮ 👉 @Talabeasr 👈 ╰─┅─🍃🌸🍃─┅─╯