📌 تصویر معروف شهید امیرحاج امینی یک نفر را مسلمان کرد
🔹️ بردار شهید امیر حاج امینی می گوید:یک روز بر سرمزار امیر بودم.
◇ جوانی نزد من آمد و گفت:« شما نسبتی با این شهید دارید؟!»
◇ گفتم:« من برادرش هستم»
◇ آن جوان گفت:« حقیقتش من در ابتدا شیعه نبودم ولی بنا به دلایلی مجبور شدم که در ظاهر به اسلام، ایمان بیاورم ولی قلباً مسلمان نشده بودم تا این که اتفاقی عکس برادر شما را دیدم.
◇ پس از دیدن عکسش متحول شدم. گویی که این عکس در حال صحبت کردن با من بود؛ بعد از آن به اسلام، قلباً روی آوردم و اکنون ، هر پنج شنبه به قطعه ۲۹ بهشت زهرا می آیم تا یک نفر از خانواده اش را ببینم تا بیشتر او را بشناسم»
◇ امیر در چند روز پیش از شهادت در نامه ای به خانواده اش نوشته شده بود: «خدا را شاکرم که به این فیض عظیم الهی نایل شدم …..»
◇ در آخرین لحظات حضورش بچه ها یک به یک، به سمت جلو حرکت میکردند و برمی گشتند.
◇ در همین لحظه امیر تصمیم گرفت که داخل خط برود. یکی از بچه ها به او گفت: حاجی! الان نوبت منه…
◇ امیر در جواب به او گفت: «نه! حرف نباشه، این دفعه نوبت من است…..» در این حین، خمپاره به او اصابت کرد و به شهادت رسید.
🔹️ بخشی از وصیت نامه شهید:
◇بعد از مدتها کشمکش درونی که هنوز موجب ازار و اذیت من میشود، برای رهایی از این زجر به این نتیجه رسیده ام و آن در این جمله خلاصه می شود:«خدایا! عاشقم کن. »
🔹️ عصرانه ای باشهدا
🌱🌷{°طلبه عصر ظهور°}🌷🌱
@talabeasrezohoor1