امام حسینو دیگه سیاسی نکنید😡 ◼️◾️▪️▪️◾️◼️ وقتی از امام حسین فقط قیمه و قورمه می‌دونیم...😭 😋بوی قورمه‌سبزی توی فضای هیئت پیچیده بود و سخنران داشت در مورد بصیرت مردم و اهمیت مقاومت و ایستادگی در مقابل دشمن حرف می‌زد. می‌گفت دوباره بعضیا دم از تسلیم و امتیاز دادن به آمریکا می‌زنن... مرد چارشونه‌ای که لباس مشکی تنش بود و ته ریش داشت و معلوم بود به احترام عزای امام حسین چند روزه محاسنش رو نتراشیده، وسط سخنرانی پا شد؛ بلند صدا زد: حاج آقا اینجا مجلس عزاداریه! چرا حرف سیاسی می‌زنید؟! امام حسینو سیاسی نکنید تو رو خدا. خیلیا تایید کردند و گفتند: راست میگه حاجی! به جای این حرفا از تاریخ عاشورا بگو و روضه بخون. 🔹شخص معترض که احساس روشنفکری هم داشت، یه لبخند رضایتی زد😇 و دوباره با صدای بلند گفت: 🗣برای سلامتی بانی قورمه سبزی امشب و قیمه دیشب هم صلوات بلندی بفرستید. صدای صلوات توی فضای هیئت پیچید! 🔹حاج آقا گفت چشم؛ از اینجا به بعد فقط کلام سیدالشهدا رو می‌خونم و ترجمه می‌کنم. دیگه اگه حرفهای امام حسین علیه السلام سیاسی بود به ایشون که اعتراضی ندارید؟! هر کسی موافقه و می‌خواد از زبان امام حسین بشنوه بلند صلوات بفرسته. 👂این دفعه مردم که سراپا گوش شده بودند بعد از صلوات منتظر شنیدن ادامه سخنرانی شدند. 🔹حاج آقا از اینجا به بعد شروع کرد به گفتن از ابتدای جریان امام حسین علیه السلام، یعنی وقتی توی دارالعماره مدینه والی مدینه ولید بن عتبة بن ابی سفیان از امام حسین خواست با یزید بیعت کنه. حضرت اینطور بهش جواب دادند: یزید شخصی فاسق شرابخوار ، قاتل انسانهای محترم، اهل گناه علنی است و مثل من با مثل او بیعت نمی‌کند.(۱) و بعد از دارالعماره مدینه اومدند بیرون. فرداش مروان، حضرت رو توی کوچه دید و گفت یا اباعبدالله تو رو نصیحت می‌کنم و خیر تو رو می‌خوام. حضرت فرمود: نصیحتت چیه ؟ بگو تا بشنوم. مروان گفت صلاح تو در اینه که با یزید بیعت کنی و خیر دنیا و دین تو توی اینه! می‌دونید امام حسین چه جوابی بهش داد؟ فرمود: انّا للَّه و انّا اليه راجعون، چه مصيبتى بالاتر از اين كه مسلمانان به حاکمی هم‏چون يزيد دچار شدند پس بايد با اسلام وداع نمود.(۲) حضرت برای اینکه مجبور نشه بیعت بکنه با طاغوتی مثل یزید، از مدینه با خانواده‌‌ حرکت کرد به طرف مکه. 🔹 توی مکه، حدود ۴ ماه فعالیت سیاسی تمام عیار داشت تا اونجا از فرصت حج استفاده کنه و مردم رو نسبت به حکومت یزید بیدار کنه. تا وقتی متوجه شدند که قراره حرمت خونه خدا رو بشکنند و حضرت رو ترور کنند. نامه‌های چند هزار نفر از مردم کوفه هم برای دعوت حضرت و بیعت با ایشون رسیده بود که هشتم ذی الحجه از مکه حرکت کردند به طرف کوفه. اینجا خودشون توی وصیت‌نامه‌شون به برادرشون محمد بن حنفیه توضیح دادن که هدفشون از این کار چیه : همانا من برای سرکشی و خود پسندی و تکبر و فساد کردن و ظلم نمودن خارج نشدم [قیام نکردم]. و به تحقیق که من برای اصلاح و درست کردن [کارها] در میان امت جدم قیام کردم...(۳) موقع حرکت از مکه هم خطبه خوندن و فرمودند: کسی که در راه ما می خواهد جانش را ببخشد و خود را آماده دیدار با خدا کند پس باید با من بیاید.(۴) توی مسیر به طرف کوفه چندین نفر جلو حضرت رو گرفتند و گفتند چرا حرف‌های سیاسی می‌زنید و خودتونو با یزید درگیر می‌کنید با هم مذاکره کنید و بیعت کنید و تمام. حتی چند بار حضرت رو نصیحت کردن که این کار باعث کشته شدن شما میشه ولی هم به اونها و هم در روز عاشورا جواب دادن: مـرگ با عـزّت از زندگى ذليـلانه بـرتر اسـت. مرگ برتر از همراه شدن با عار و خوارى است و خوارى از ورود در آتش برتر است. (۵) و همچنین جواب همه این حرف‌ها رو روز عاشورا فرمودند که از سیاسی‌ترین جملات تاریخ عاشوراست: هان ! اين فرومایه پسر فرومایه، مرا ميان دو چيز مخيّر كرده است : ميان شمشير و تن دادن به خوارى . و هيهات كه ما تن به ذلّت و خوارى دهيم . (۶) حالا خودتون قضاوت کنید آیا هدف از قیام و شهادت امام حسین علیه السلام غیر از بیدار کردن مردم و مبارزه با دشمن و احیای سیاست حسینی در مقابل سیاست یزیدیه؟🤔 متن عربی و منابع روایات رو اینجا ببینید👇 https://eitaa.com/talabemoshaver/6331نویسنده: محمد اسماعیلی کانال 👇 @talabemoshaver