↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. 💥ادامه نکات افعال قلوب. 🔹وَجَدَ،در صورتی که به معنای"لَقَیٰ" و"صادَف"باشد،یک مفعولی است،مثلِ"وجدْتُ القلمَ"و در صورتی که،به معنای"استغنیٰ"باشد،احتیاجی به مفعول ندارد؛مثل"وَجَدَ الأبیٌ بِعملِه". 🔹دری،اکثر استعمالش به صورت لازم است،و با حرف جر"باء"متعدی میشود،مثلِ"دریتُ بالخبر السارِ"،و اگر همزه تعدیه بر این فعل مقدم شود،متعدی به یک مفعول میشود،مثل"أَدریتُکَ بالخبر السارِ" و همچنین یک مفعولی است اگه به معنای"خَدَعَ"باشد،مثل"دریتُ الصیدَ" 🔹تَعَلَّم،در صورتی که به معنای"إعْلَمْ"باشد،جامد و دو مفعولی است و در صورتی که به معنای"تَعَلَّمْ"باشد مشتق و یک مفعولی است،مثل"تَعَلَّمْ فنونَ الآداب" 🔹ألقی،اگر به معنای لقیٰ،باشد یک مفعولی است،مثلِ"غاب عصفوریُّ ثم ألقیتُه". ،در صورتی که به معنای"عَدَّ"باشد،یک مفعولی است،مثل"حَسِبْتُ النقودَ التی معی"و در صورتی که به معنای"صارَ ذابیاضٍ" باشد،لازم است،مثلِ"حَسِبَ الغلامُ". ،اگر به معنای"أَوجَدَ و خَلق"یا "فَرَضَ و أَوجَبَ"باشد،یک مفعولی است،مثلِ"جَعَلَ اللهُ الشمسَ" و"‌جَعلتُ للحارسِ اجراً". اول در معنای"خَلَقَ"و مثال دوم در معنای"فَرَض"َاستعمال شده است. ،در صورتی که فعل امر از ریشه"هَبة"باشد یک مفعولی است مثل"هَبْ بعضَ المالِ للهِ" و همچنین است اگر امر از ریشه"هیبة"باشد،مثلِ"هَبْ ربَّک فی کل ما تقدم علیه من عملٍ". جلد دوم وافی،صفحه ۱۸ تا ۲۰ https://eitaa.com/joinchat/2729246727C8ff5234cd0