کتاب تاملات قرآنی جلد اول چه میگوید؟ (قسمت سوم و آخر)
یکی دیگر از مباحث جالب توجه کتاب، پرداختن مفصل به آیۀ شریفۀ «لکم دینکم ولی دین» است؛ مقصود از این آیه چیست؟ آیا مقصود این است که پیامبر میفرمایند دین شما برای خود شما و محترم و دین من هم برای خود محترم و هر عقیدهای محترم است؟ اگر این نیست (که مشخص است نیست!) پس مقصود از این آیه چیست؟
از دیگر مباحث مهم کتاب که پاسخ به بسیاری از شبهات و مباحث روز است، پرداختن به مسئلۀ مفهوم «منطقة الفراغ» است؛ یعنی بعد از اینکه استاد میرباقری تبیین میکنند که چرا نزاع میان سران کفر و جبهۀ نبی اکرم صلواتاللهعلیهوآله حداکثری و فراگیر و نسبت به همۀ حوزههای اجتماعی است و هیچ اشتراکی حتی در روش هم میان این دو جبهه نیست! تا چه رسد به اشتراک در هدف، این پرسش مطرح میشود که اینجا تکلیف «منطقة الفراغ» چه میشود؟
پاسخ استاد به این پرسش دقیق و تأمّلبرانگیز است تا جایی که با پاسخ ایشان مخاطب متوجه میشود که چرا یک ترک اولی برای اولیای خدا چنین تبعاتی در پی دارد و همان ترک اولی برای دیگرانی حتی میتواند ثواب هم تلقی شود!
برخی از مباحث پایانی کتاب نیز عبارتند از:
🔸دلیل تفاوت ظاهری رفتار رسول خدا با افراد و جوامع مختلف متناسب با کفران و شکر آنها در برابر نعمت هدایت الهی؛
🔹جایگاه مدارای با کفار و مؤمنین در سیره پیامبر و امامان صلواتاللهعلیهماجمعین و در نهایت تکلیف ما در مواجهۀ با امواج ظلمات جبهۀ کفر.
📖 در بخشی از کتاب میخوانیم:
عدهای هستند که جز خدا ندیدند؛ اما آنهایی که غیر خدای متعال را دیدند، وقتی خدای متعال بت آنها را میشکند، چند طور با این بتشکنی حضرت حق مواجه میشوند؛ چون این شکستن با خوف شدید همراه است.
وقتی تکیهگاههای آدم فرو میریزد، خیلی میترسد؛ خوف از مرگ به همین دلیل است. آلهۀ ما میمیرند؛ و الّا اگر مطلب فقط این بود که خدای من زنده است و من نیز صرفاً از این عالم به عالم دیگر میروم، اینکه لذتبخش است و آدم باید منتظر باشد که به آن سرا برود و آنجا را ببیند؛ آن چیزی که وحشت دارد، این است که تکیه گاههای ما میمیرند و بتکده دارد خراب میشود؛ بنابر این ...شرکهای ما و نابودی این تکیهگاههای وهمی ما است که این خوفها از مرگ را میآورد؛ پس وقتی خدای متعال این بتکده را ویران میکند، تعلقات انسان و اوهام او را ویران میکند.
در مقابل یکی از مهمترین کارهای شیطان این است که برای انسان بتسازی میکند؛ در عالم خیالات برای انسان تکیهگاه درست میکند. واقعاً تکیهگاهی نیست، ولی در وهم به انسان اینطور مینمایاند؛ صرفاً اوهام است. خدای متعال عالم اوهام را میشکند؛ وقتی این عالم میشکند، خوف زیادی در انسان پیدا میشود؛ وقتی خدای متعال میخواهد انسان را از عالم اوهام شیطانی عبورد دهد، انسان را خوف میگیرد. عالمی درست شده و به آن تکیه کردهای؛ سرابی بوده و به آن دل بستهای؛ خدای متعال این سراب را از بین میبرد و این اوهام شیطانی را میشکند؛ این کار خود خدای متعال است... (صفحه ۵۳ و ۵۴)
⬅️
خرید کتاب
ایتا |
وبسایت انتشارات