🔸تذکرة الحُمَقا فی ذکر بنیامین «بی‌بی» نتانیاهو -حَذَفَه‌ُ الله- آن کشکول بدی، آن مولود بی‌خردی، آن دارنده‌ی سنگ در سینه، آن غاصب دیرینه، آن کُشنده‌ی نی‌نی، مُتوَحِشُنا ابوالجلاد «بی‌بی» -خُشکُ الله ریشه‌اَهو- در پلیدی زبانزد اقران بود. انتهای کار او آن بود که کرسی خباثتش را چنان خرابی افتاد که مُصلِحان از ترمیم عاجز شدند. نقل است که سپیده‌دمِ «یوم کیپور» گوی‌های آتشین از جانب مغصوب‌شدگان پیوسته عزم زادگاه او می‌کردند و به گونه‌ای بی‌خبر بر وی و زعمای بلادش چیره بود که جملگی شامگاهان شنبه تازه موضوع را دریافتند. گویند خاطر او در نزد مردمان طوری عزیز بود که همگی مرید او بودند و بخواستند وی را تحویل مغصوبین دهند تا عزیزانشان بِرَهانَند. اما از آنجا که او را در مناعت طبع مرتبتی عظیم بود، دست رد بر سینه‌ی مریدان بِزَد. مردم را تاب ملاحظه‌ی این مرتبت نبود و قدرش نداشتند. «ابن شِمرون» گوید: در خلوت پیش او شدم. گفت: «یا ابن شمرون! می پنداری جایی مانده است که ما در آن بمب نیفکنده باشیم؟» گفتم: «آری، بر فرق مجمع الملل!» گفت: «خدا تو را لعنت کناد که راست گفتی!» کسی گوید: در خواب «چنگیزخان»، «لنین»، «استالین»، «هیتلر» و «معمر قذافی» را دیدم که از جنایات او انگشت حیرت بر دندان می‌گزند و سر در جَیبِ محاسبه فرو بردند. ساعتی نگذشت که دیدم آنان را از جهنم بیرون بَرَند. پرسیدم این چه حالت است؟ هاتفی ندا در داد که چون اینان جنایات «بی‌بی» را دیدند به درگاه باری تعالی متعرض گشتند که انصاف نباشد ما و ایشان در یک جایگاه بسوزیم. چندی پیش قاصدی از جانب ملکوت پیغام آورد: جحیم را تهی سازید ‌که این مقام، از آن «بی‌بی» و اعوانش باشد. از برای دیگران دوزخی ملول‌تر بباید ساخت. و الله اعلم بالصواب! 🔺فاطمه بوجار🔺 طنزیم| @tanzym_ir