🟢 یلدای ایرانی 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ✍️ علی تقوی دهکلانی دهه هشتادی‌ها❗️ گُل‌پسرهای دهه نودی! دخمری‌های عزیز؛ رویش‌های 🌹 سلام علیکم ؛ آخرین شب پاییز و طولانی‌ترین شب سال است. شبِی تمام ایرانی شبی که نوجوان؛ کودک؛ پیر و میان‌سال بر کُرسی محبّت دورهم جمع می‌شدند. و ، حلقه وصل یا نخِ تسبیحِ خانواده و فامیل بود. شاهنامه‌خوانی، یاد بچه‌ها می‌دادند. دورهمی نیاکان‌مان، قشنگ بود. در اتاق‌های قشنگ و ساده؛ گرچه بود؛ ولی زَبَرجَد محبّت؛ الماسِ صفا و طلای احترام به بزرگ‌تر، در قندانِ وسط کُرسی در کنارِ نُقل و نبات و شیرینی قرار داشت. کرسی‌های ؛ گرمی‌اش به گرمای محبّتِ در خانواده بود. سوختی سوپر، بنام احترام، شاید تلوزیون نبود؛ ولی تا دل آدم می‌خواست، فیلم و سریال از خاطرات شجاعت و بزرگ‌منشی آقاجان و ننه‌جان پخش می‌شد؛ البته بدون آنتن نه آنالوگ؛ بلکه دیجیتالِ دیجیتال نبود؛ ولی از میان صمیمیّت اهل منزل دل؛ با سرعت نور با نسل پنجم اینترنت به آسمون‌ها مخابره می‌شد. بس که صفا بود و وفا بود از بغض و کینه و ریا جدا بود؛ آسمانیان محو تماشای سریال خانواده ایرانی🇮🇷 بودند. یلدای ایرانی🇮🇷 را فقط باید با حال و هوای مردمان نجیب ایران🇮🇷 معنا کرد. کُرسی بود و گُل‌دون، شمعدونی و قلیون آقاجون و عصای نن‌جون با شیطنت ته‌تغاری‌های بچه‌های خونه‌شون و بوسه‌های نوه‌ها بر چین و چروک پهنای آسمان صورت بزرگتراشون قدیما میوه‌ها سمّی نبود؛ بدون سوپر چاقوی میوه‌خوری بابشقابی از جنس مس یا نهایت چُدن یا روی. گردوهای نن‌جون؛ چه شکستن داشت؟ بچه‌ها هیچ دل شکستن بلد نبودند؛ ولی تا می‌تونستند گردو و بادوم می‌شکستند. چای دم کشیده بدون اسانس؛ بوش تا سرکوچه هم می‌رفت. نه کافی‌چینو بود نه نسکافه؛ چون قهوه‌جوش قدیم؛ قهوه‌‌ی خونه‌ها را؛ بدون مواد افزودنی آماده می‌کرد. استکان‌های استوار داخل نعلبکی؛ گرچه کمرباریک بود؛ ولی مَزه چای تا مغز استخون هم، پیش می‌رفت. خنده بود و خنده بود و خنده صفا بود خدا بود و خدا و بنده انجیر خشک‌ها با تیزابِ شیمیایی نبود کشمشا، سایه خشکیده می‌شد مویز در روایات می‌آمد سر سفره یلدایی شب یلدای ایرانی🇮🇷 قرآن باید معنا می‌شد وضو بود و صفا بود و تنهایی خدا... یکی بود یکی نبود؛ غیر از خدای مهربون؛ هیچکی نبود. ❌پس حالا این همه تجمُّل‌گرایی بهر چیست؟ تقلید از آداب بیگانه و غرب‌پرستی بهر چیست؟ چرا پایِ شومِ رسومات اجنبی بر سفره یلدای ایرانی باز شده است؟ 👈چرا صدای نحیف آسایش و آرامش را از خانه‌های ایرانی دور کردند؟ 😱چرا در شب‌های یلدای ایرانی نمی‌گوییم از آرش و اسفندیار؛ از طهماسب و طهمورث گرشاسب و شهراسپ تا آریوبرزن و رئیسعلی دلواری تا قاسم سلیمانی یا همه پهلوانان ایرانی 🚫که دشمن قصد توهین به خانواده ایرانی کرده تا بُنیان آرامشِ یلدای ایرانی بزند و فریدون و آرش را از سنّت‌های پاک خانواده پاک جدا نماید. ❌تا ابتذال بیاورد تا بی‌بندباری را سرلوحه جوان ایرانی نماید تا ایرانی از ایران پهبادی و موشکی و بلکه هسته‌ای منصرف گردد. 💪 امروز؛ دیروز است نه آرش مُرده و نه قلِّه تکان خورده. 🚫نباید گذاشت دشمن یلدای ایرانیان را هدف بگیرد تا پای اخلاص در آرامش خانواده ایرانی آسایشش را از دست بدهد. پس بیاییم بدور از رنگ و لعاب‌های غربی؛ یلدای ایرانی🇮🇷 را چله‌نشینی کنیم و تَعَصُّبات وطنی و طایفه‌ای را هرگز از یاد نبریم و یلدای را با شاهنامه و حافظ برگزار نماییم. @taqavi57