عزیز همراه سلام! یا صدیقه طاهره! بی‌بی بی‌مزارم سلام! نمی‌خواهم بگویم: باز این چه شورش است؟ می‌ترسم «محتشم» نه؛ بلکه قلب نازنین «بهانه» خلقت آزرده گردد. بهانه «هستی»! عزیز خدا؛ تنها پاره«تنِ» محمد مصطفی! شادی «قلب» مبارکِ «خُلق» عظیم خلقت! دختر «نبوت»، مادر «امامت» وهم کُفو «ولایت»! خوب می‌دانی: سخت بود «برایم» مدینه! سخت‌ترین سفر «عمرم» بود «مدینه» نبی! همه چیز دیدم! الاَّ مزارِ قرار جانم را! گشتم؛ گشتم؛ گشتم؛ ولی چرا فقط گفتم: بی‌‌بی بی‌مزارم! خدا حافظ؟ انشالله چند روزی به یاری حق، از بهانه «خلفت» برای‌تان می‌نویسم! چند روزیست دلم حسابی بهانه گرفته ✍️علی تقوی دهکلانی @taqavi57