مقابله بسیجی با قواره حکومتی آمریکائی شرحی برحدیث ولایت حمیدرضا ترقی بسیج بداند که قواره‌ی مطلوب آمریکا برای کشورهای این منطقه یک دوگانه است: یا «استبداد» یا «هرج‌ومرج»؛ مقام معظم رهبری (۱۴۰۳/۰۹/۰۵) رهنامه آمریکا در ارتباط با دولتها • منافع ملی سکاندار سیاست و روابط خارجی • پذیرش مداخله نظامی در دیگر مناطق جهان برای حفظ منافع ملی • گسترش موقعیت جهانی به عنوان یک قدرت بزرگ • واکنش به تهدیدات از طرق نظامی در صورت نیاز رهنامه آمریکا در ارنباط با دولتهای غرب آسیا تحليل تاريخي رفتارهاي ايالات متحده در خاورميانه در سده اخير نشان مي دهد كه موضعگيري اين كشور در برابر حركتهاي آزاديخواهانه اين منطقه برخلاف لفاضي هاي حمايت از دموكراسي در خاورميانه، همواره همراه با ستيزه با دموكراسيهاي نوپاي منطقه بوده است. جلوه اين ستيزه گري به شكل كودتا، تحريم، جنگ، حمايت از رژيم سركوبگر و يا ديپلماسي اجبار آميز بوده است. نمونه هايي چون مباشرت در كودتا عليه مصدق، سياست هاي تهاجمي عليه انقلاب ايران، حمايت از سركوب جنبش مدني الجزاير در اوايل دهه ١٩٩٠، تحريم دولت برآمده از دموكراسي نوپاي فلسطين(حماس) و در مقابل حمايت از غير دموكراسي هايي چون كشورهاي عربي جلوه هاي سياست خارجي آمريكا در منطقه خاورميانه بوده است. کارنامه آمریکا در حمایت از دولتهای استبدادی پشتیبانی از حکومتهای دیکتاتوری که به‌طور سازمان یافته حقوق بشر را نقض کرده‌اند جمله آگوستو پینوشه از شیلی، آلفردو اشتروسنر از پاراگوئه، افراین ریوس مونت از گواتمالا، حسین حبری از چاد یحیی خان از پاکستان سوهارتو از اندونزی نتانیاهو ارفلسطین اشغالی چرائی مقابله آمریکا با مردم سالاری در منطقه به دليل جايگاه خاورميانه در ژئوپليتيك انرژي اصلي جهاني(نفت و گاز)، رژيم هاي اقتدارگرا كارآمدي بهتري در حفظ وضعيت موجود كه در خدمت توزيع قدرت جهاني است به ايفاي نقش مي پردازند. زيرا در اين وضعيت حاكمان اقتدارگرايي خاورميانه نيز حفظ قدرت شخصي خود را برتر از منافع ملي كشور خود و در گرو حمايت بيروني و ايفاي نقش در تقسيم كار سرمايه داري موجود مي دانند. بنابراين طبيعي است كه قدرت گيري مردم اين كشورها در پرتو دموكراسي منجر به تغيير جهت گيري سياسي اين كشورها به سود منافع ملي خود مي شود كه گاه با بازنگري ساختارها و كارويژه هاي موجود همراه است كه به ضرر اهداف هژمونيك گرايانه آمريكاست. در چنين شرايطي هرچه دموكراسي در اين كشورها گسترده تر شود، ميزان كنشگري اين كشورها بر اساس آرمان هاي ملي خود و نه منافع آمريكا بيشتر خواهد شد كه اين امر در تقابل با اهداف آمريكاست. بنابراين مي توان تصور نمود كه آمريكا به سبب ادعاهاي هژمونيك گرايانه خود بيشترين آسيب را از دموكراسي هاي خاورميانه خواهد پذيرفت و بالطبع بيشترين ستيزه گري را با آنها نيز خواهد داشت. تبعیت از سیاستهای منطقه ای آمریکا نشان دیکتاتوریست قریب به اتفاق کشورهایی که در منطقه غرب آسیا تابع و مورد حمایت آمریکا هستند فاقد مجلس و نظام دوموکراتیک هستند و مردم در حکومت و اداره کشور نقشی ندارند . اینان مجری سیاستهای آمریکا و حافظ منافع او بوده اند . درجنگ تحمیلی علیه ایران هزینه و امکانات مورد نیاز صدام را تامین میکردند وامروز هم سوخت و انرژی را به اسرائیل میرسانند.برای ایجاد انارشیسم و هرج و مرج وبی ثباتی درکشورهای دارای مردم سالاری و استقلال هزینه کرده و شبکه تلویزیونی راه انداخته و تروریست استخدام میکنندو به مخالفین این نظام های دموکراتیک کمک مالی میکنند . جمهوری اسلامی درحال تغییر وشکست رهنامه آمریکا در منطقه است 1- تبدیل موضوع قدس و فلسطین به مسئله اول جهان اسلام 2- تاکید بر وحدت امت اسلامی 3- مقابله با ترریسم و تکفیری گری درمنطقه 4- جلو گیری از عادی سازی رابطه با دولت جعلی اسرائیل 5- تقویت و گسترش جبهه مقاومت درمنطقه 6- مقابله با جنگ ترکیبی غرب علیه ایران و کشورهای اسلامی منطقه 7- تقویت وحمایت از پیمانهای منطقه ای (شانگهای .بریکس. وطولانی مدت با روسیه و چین) 8- حمایت از اخراج آمریکا از عراق و منطقه 9- تقویت روابط با کشورهای منطقه و همسایگان و رفع تنش با آنها 10- همراه سازی نسبی کشورهای اسلامی درحمایت از فلسطین ومحکومیت اسرائیل وظیفه بسیج و آحاد مردم انقلابی درمقابله با نقشه آمریکا به تعبیر مقام معظم رهبری قواره دولتها ی مطلوب آمریکا در منطقه یا دیکتاتوری است یا آنارشیسم. آمریکا برای این منطقه این دوگانه را در نظر دارد. یک کشوری که مورد نظر آنها است، یا اینکه بایستی یک قدرت مستبدّی در رأس باشد که بتوانند با او ببندند، هر کاری میخواهند با او قرار بگذارند و او تسلیم آنها بشود؛ یا اگر این نشد، باید [آن] کشور هرج‌ومرج پیدا کند،