بیا ای دل همی ترک هوا کن بیا تا فرصت است یاد خدا کن تو از خاکی مکن اینقدر تکبر بیا خاک خودت را پر بها کن بس است دیگر رها کن خودسری را منزّه این دل پر از هویٰ کن به پیش روی تو گرگی کمین است بیا پس فکر مرگ و هم جزا کن مکن جور و جفا بر خلق محروم محبت کن ز بعد آن صفا کن نمانده باقی از عمر تو چندی تو از موی سپید خود حیا کن حسادت می برد ایمان انسان بیا خود را از این خصلت رها کن سفر در پیش و راه دور و دراز است سبک بار باش کمتر تو خطا کن نگیرد بار از دوش تو هیچ کس بیا کمتر غریب و آشنا کن دل مومن چو بیت اللهست بی شک بیا مشکن دلی یاد خدا کن دو تا مأمور حق دارند نظارت بترس و خوفی از روز جزا کن بزودی سوی قبرت میکشانند عزیزم قبر تنگت پر ضیاء کن نگردد زندگی تکرار از نو مصمم شو تو آن را بی خطا کن (صفا) هردم دهی هشدار بشنو تو هم خود را مهیّای بلا کن حاج قاسم جناتیان قادیکلایی @tarhim_khaniy