..حاج قاسم و فرماندھ بزرگ داعشے؛ . حاج قاسم در سوریه از جایےعبور مےکرد، ماشینے دید که خراب شده، نزدیك رفت دید آقایے به همراه خانم باردارش که وضع حملش هم نزدیكِ داخل ماشین هستند؛ چراغ انداخت چھرھ مرد رو که دید هر دو همدیگر رو شناختند! . او سردار سلیمانے را شناخت و سردار هم او را که فرماندھ‌ی یك بخش عَظیمے از داعش بود شناخت؛ سردار دستور داد خانم رو به بیمارستان و ماشین را هم به تعمیرگاھ برسانند.. خودِ سردار هم دنبال کار خودش رفت! چند روز بعد به سردار خبر دادند آقایے با دسته گُل آمدھ و مےخواهد شما را ببیند! وقتے سردار آمد، دید همون فرماندھ داعش هست! . و سردار میگه: به ما گفتند ایرانےها ناموس شما را ببینند سَر مےبرند و... اما من دیدم تو به زن حامله‌ام و من کمك کردی؛ ۶۰۰۰هزار نیروی من اسلحه را زمین گذاشتند و همه در خِدمت شما هستیم! . |