پدر در یک سفر کربلا، از خداوند می خواهد که فرزندی به او عطا کند تا غلام اربابش باشد پس از گذشت یک سال در روز مولود کعبه خداوند پسري به او عطا کرد که نامش را غلامحسين (حمید)گذاشتند و پس از گذشت سالها سرانجام مولا
غلام خویش را پذيرفت و در روز شهادت مولایمان علی(ع) به دیدار معبود شتافت.🕊🥀
در وصیتنامهاش نوشته بود:
"خدایا من خجالت میکشم در روز قیامت سرور شهیدان؛ بدنش پاره پاره باشد و من سالم باشم"
در جریان عملیات رمضان مفقود شد!
نه در لیست شهدا بود و نه مجروحان!
خبر پیچید، هرکسی برایش حرفی درآورد.
حرفها از فرار از جنگ و اسارت شروع شد
تا رسید به پناهنده شدن به عراق!
معمّای مفقود شدنش ۳۵ روز شده بود که خبر دادند جنازهاش پیدا شده است
جنازهای که فقط یک کتف و سر بود!
۳۵ روز گذشته بود اما در آن اوج گرما و رطوبت هوا صورتش سالم مانده بود!
او عارفی بود که خجالت زدهی امام حسین (ع) نشد ولی با پیکرش خیلیها را خجالت زده کرد...
#شهید_حمید_عارف
🌹@tarigh3