اگرچه گریه نمودم دو ماه با غمتان مرا ببخش نمردم پس از محرمتان لباس مشکی من یادگاری زهراست چگونه دل کنم از آن؟ چگونه از غم‌تان؟ بگیر امانتی‌ات را خودت نگه دارش که چند وقت دگر می‌شویم محرمتان برای سال دگر نه برای فاطمیه برای روضه مادر برای ماتمتان دلم بگیر که محکم‌ترش گره بزنی به لطف فاطمه بر ریشه‌های پرچم‌تان هزار شکر که از لطف پنجره فولاد میان حلقه ماتم شدیم هم دمتان بیا دوباره بخوان روضه‌های یابن شبیب که من دوباره بسوزم دوباره با دمتان چه شام‌ها که زدی سر به گریه‌ام اما مرا ببخش نمردم به پای مقدمتان... 🌹@tarigh3