از گـــنـــاه تـــا تـــوبـــه
💥مامانم یه روز گفت پسرم حالا ک هم کار درستی داری هم اعتبار بریم برات زن بگیریم☺️ گفتم چشم🌷 رفتیم خواستگاری 🌻 عروس خانم
#چایی
رو اورد ☕️ ‼️تا چشمش به من افتاد گفت
#یا_زهرا
سینی از دستش افتاد ❗️اقا مامان من و مامان خودش رفتن تو اتاق ببینن چی شد😨