شهر نار و شهر نور
🔹تصمیم جناب پزشکیان برای معرفی نامزد وزارت راه و شهرسازی، که رویکردش در تضاد با نگرش توحیدی و اسلامی است، و از سوی دیگر، اقبال دوستان به مبحث «نار و نور»، ما را بر آن داشت تا نقد و تبیین کوتاهی در این زمینه ارائه دهیم. در یادداشتهای قبل اشاره شد که دو جبهه وجود دارد: جبهه نار و جبهه نور. و همچنین دو سبک معماری و شهرسازی وجود دارد: معماری و شهرسازی نار؛ و معماری و شهرسازی نور.
🔹مبنای پرومتئوس در افسانههای یونان باستان به همه علوم مدرن غرب تسری یافته و این امر در تاروپود علوم مدرن نهفته است. بسیاری از شهرها و بناهای غربی از همان ابتدا با محوریت فساد و فحشا پدید آمدهاند و در دوران اخیر منتج به یک معماری مضطرب وحشی شدهاند که آیتی از آتش جهنمی است که در قلب و فؤاد فلاسفه و تئوریسینهای غربی وجود داشته است.
🔹خانههای بسیار کوچک و قوطیکبریتی مدرن -که استادان لیبرال ایران نیز آن را تبلیغ میکنند- آیت همان ضیق صدر فلاسفه است که در آتش جهنم به صورت «مَكاناً ضَيِّقاً مُقَرَّنِينَ» ظهور مییابد. از همین ضیق بودن خانهها مفاسد فراوانی برمیخیزد و بخشی از عذابهای وزرای مسکن لیبرال، وزر و وبال همین مفاسد خواهد بود زیرا آنها نیز در گناه این افراد شریکاند.
🔹در دنیا، این بناها اساساً بر لبه نار هستند أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَىٰ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ. مدیران این بناها نیز در قیامت مَأْوَاهُمُ النَّارُ. و سپس در آتش جهنم فَالنَّارُ مَثْوًى لَّهُمْ. اگرچه معماری جنسی و شهوانی، نمود اخصّ معماری نار محسوب میشود اما عموم معماری و شهرسازی مدرن که موجب اضطراب و تشویش و نه تسکین انسان میشود، مشمول قواعد پارادایم نار هستند.
🔹اما در جامعه هجری و با مبانی فکری نور، بسیاری از شهرهای تمدن اسلامی با محوریت زیارت پدید آمدهاند ازقبیل مکه، کربلا، مشهدالرضا، قم، بیتالمقدس و ... . و ازسوی دیگر طبق مبانی دینی، ما مأمور به دار واسعه و خانههای وسیع و همراه با درخت شدهایم نه خانههای چوبکبریتی. دار واسعه موجب شرح صدر و افزایش سعه و قدر در افراد میشود.
🔹 بعنوان مثال پیادهروی اربعین، یک مدل شهرسازی خاص ارایه میدهد که در آن زیارت محوریت دارد و مسیرها و جادههای منتهی به کربلا نیز با همین دغدغه ایجاد شدهاند. در این مدل شهرسازی، صیرورت افراد به سمت امام است و مسأله اساسی این مسیر هجرت به سمت اوست. لذا بیوت و مساکن و منازلی هم که در مسیرها احداث میشوند فقط با هدف خدمترسانی به زوار امام تأسیس میگردند.
🔹 چند رویکرد قرآنی به معماری وجود دارد ازقبیل رویکرد معمارمحور؛ رویکرد مقیممحور؛ و رویکرد اساسمحور. در پارادایم نور، معمار و مقیم و اساس بنا، همگی از نور هستند. اولیای الهی مسکنشان نور است زیرا فرمود «سکنوا فی نورک». نور الهی در خانههای آنهاست: «مثل نوره... فی بیوت اذن الله». خطمشیگذاری آنها نیز از نور است: «نورا تمشون به».
🔹نمونه معماری و هنر نار، مجسمههایی نظیر مجسمه آزادی در آمریکاست که منظورش آزادی آتش هوا و هوس غربی است و نمونه معماری نور، کعبه است که به تعبیر قرآن، کعبه بیت عتیق است یعنی خانه آزاد. و ابراهیم نبی، پدر معماری موحدانه است. قرآن کریم ما را مأمور نموده که واجعلوا بیوتکم قبلۀ. یعنی خانههای خود را قبله قرار دهید. یکی از برداشتهای مستفاد از این آیه این است که همانگونه که کعبه بیت عتیق است و از هرگونه پیرایه شرک آزاد است، ما مؤمنان نیز مأموریم که خانههایمان از لوث و غل و زنجیرهای شرک و الحاد آزاد باشد و عتق از نار یا آزادی از آتش جهنم در تاروپود بیت ما محسوس باشد.
✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی
@tasbit1444