🔶
هفت ماموریت فرماندار جدید دورود
🔹 ماموریت جناب آقای سید مصطفی موسوی نصر فرماندار دورود چیست؟ این سوال را باید از جناب دولت و شخص آقای فرماندار محترم پرسید. ولی اگر از مردم دورود بپرسیم، پاسخ آنها رفع مشکلات اصلی زندگی در این شهر و بهبود اوضاع خواهد بود. مطابق عقل سلیم اگر پاسخ مردم، دولت و فرماندار بر هم منطبق باشد، زمینه برای همکاری، موفقیت و تفاهم فراهم است، اما اگر غیر از این است و هرکدام ساز خود را بنوازند، سمفونی گوشخراشی خواهیم شنید و پس از پایان دوره جناب فرماندار، اثری از او نخواهد ماند مگر انباشته شدن مطالبات و افزایش نارضایتی مردم ...
🔹 کم نیستند فرماندارانی که میآیند و میروند و هیچ اثری و نامی بر جای نمیگذارند و دستاوردی ندارند جز افزودن یک خط بر رزومه کاری و اندکی افزایش در حقوق بازنشستگی برای خانواده محترمشان امثال مهندس محمدعلی ساکی از روستای قرون وسطایی خرمآباد، شهری آباد و زیبا ساخت و مهندس منوچهر سالور، موسس کارخانه سیمان که سنگ بنای شهر دورود را نهاد و نام نیکش هنوز ورد زبان است. دوستی میگفت ماموریت فرماندار جدید فقط برگزاری انتخابات مجلس است! انتخابات وقتی معنی پیدا می کند که در زندگی مردم تاثیر داشته باشد. اگر قرار نیست مشکلی حل شود، چه فرقی می کند فرماندار یا نماینده فلانی باشد یا فلانی؟ از نظر مردم دورود، ماموریت ایشان پرداختن و تمرکز بر مهمترین مطالبات مردم دورود است:
۱- آلودگی کارخانه سیمان: چه فرقی میکند فرماندار دورود آقای موسوی باشد یا آقای گودرزی یا جناب خدانظر، وقتی که هر روز چندین تن غبار سیمان بر سیمای شهر می نشیند، مردم را به انواع سرطان مبتلا می کند و محیط زیست را ویران میکند. این کارخانه و معدن آن صدها هکتار از بهترین زمینهای اطراف دو رودخانه ماربره و تیره را اشغال کرده اما به اندازه یک پارک آبی گردشگری، اشتغال ایجاد نمیکند و درآمد ندارد.
۲- کمربندی دورود: چه فرقی میکند نماینده دورود آقای گودرزی باشد یا جناب کیانپور یا قائدرحمت وقتی که جاده سراسری از وسط شهر میگذرد و روزانه هزاران اتومبیل سبک و سنگین عبوری خیابانهای شهر را جولانگاه ساخته اند و زندگی را بر مردم تلخ کردهاند موجب تصادف و خسارات جانی و مالی و آلودگی و ناامنی شهر شده و آسفالت و تاسیسات شهر و شهرداری را نابود میکنند. کمربندی مهمترین مصوبه سفر احمدینژاد به دورود بود و اکنون پس از ربع قرن هنوز در مراحل ابتدایی و برای مردم آرزوست.
۳- رودخانه ای که فاضلاب شد: چه فرقی میکند شهردار دورود جناب حاجیوند باشد، یا آقای جافری یا جناب پیریایی، وقتی که رودخانهای که باید مظهر زیبایی و تمیزی و منبع درآمد و گردشگری باشد تبدیل به فاضلاب و منبع بیماری و زشتی و آلودگی و بوی نامطبوع و فرار مردم از منطقه میشود.
۴-پنج قبرستان در داخل مناطق مسکونی: پنج قبرستان فعال اما بدون ظرفیت، پنج محله را درگیر کردهاند و مراسمات و بلندگوها تمام شهر را تسخیر کرده و آرامش را از زندگی مردم گرفته است. مطابق قانون باید تمام قبرستانهای داخل شهر بسته شوند و قبرستان اصلی در خارج شهر و چندین کیلومتر از مناطق مسکونی دور باشد. با وجود تکمیل ظرفیت هر پنج قبرستان، و علی رغم هشدارهای بهداشتی و محیط زیستی هنوز شهرداری نتوانسته مکان قبرستان جدید را در خارج شهر جانمایی کند.
۵- بیمارستان و امکانات پزشکی: بیمارستان هفت تیر برای یک شهر بیست هزار نفری مناسب است نه دورودی که با روستاهای خود و روستاهای منطقه پاپی خرمآباد، زز و ماهرو الیگودرز و منطقه هرو و رازان بیش از دویست هزار نفر جمعیت دارد. آقایان ابتدا دهها میلیارد تومان را برای ساخت بیمارستان را در بالای تپه سینا تلف کردند و سپس به دلایل نامعلوم آن را نیمه تمام رها کردند سپس کلنگ بیمارستان جدید را دقیقا روی گسل زلزله و کنار رودخانه و در معرض سیل زدند. مهمترین علت مهاجرت مردم دورود نبود بیمارستان و امکانات پزشکی است.
۶- صدها و شاید هزاران چاه آب مجاز و غیر مجاز در دشت سیلاخور منابع آب زیرزمینی را غارت میکنند. این سفره های زیرزمینی در طول میلیونها سال انباشته شده و سرمایه ای ملی برای آینده کشورند. این چاها حفرههای بزرگی در زیر زمین ایجاد کرده که علاوه بر خطر فرونشست، آب چشمههای کوهها را به خود جذب و باعث خشکیدن آنها شده، زیرا سفرهای زیرزمینی به هم راه دارند، ادامه این روند حتی دریاچه گهر را خشک خواهد کرد.
۷- دورود مدعی پایتختی طبیعت است اما این روزها اگر می خواهیم به طبیعت برویم و از مهمانان خود پذیرایی کنیم، ناچار باید به سد کمانصالح اراک، یا دره تخت ازنا و یا آبشار بیشه خرمآباد مسافرت کنیم! چون ظرفیتهای گردشگری دورود مثل پارک بوهور، سراب داریاب چمنار، بیشه اندکو لنج آباد، دره اسپر، و هندوکش قابل استفاده نیستند.
✍ اسفندیار خدایی
⚖ براۍ اطلاع از اخبار مجمع مطالبـــــه گران دورود
اینجا کلیک کنید