✨ سال اوّل دبیرستان امتحان شیمی داشتیم ، راضیه کنار حیات مدرسه قدم میزد کار هر روزش بود ، قبل از امتحان یک چیزی را میخوند ، رفتم جلو ، پرسیدم : راضیه جون ، چی داری میخونی؟! گفت: دعای عهد و زیارت عاشورا🌷 هر صبح میخوند ، و قبل از هر درسی !!! •••از طرف مدرسه رفته بودیم مشهد ، سوّم راهنمایی بودیم ، راضیه مدام شور زیارتو میزد ، توی حرم که بودیم ، نیمه شب بود همه خوابیده بودن ، راضیه تا صبح نخوابید و میخوند🍃 9⃣ @tashadat