🍁دکتر چهل و پنج روز بهش استراحت داده بود. آوردیمش خونه.🕊️🌹 عصر نشده، گفت: "بابا! من حوصله‌م سر رفته." گفتم: "چی کار کنم بابا؟🕊️🌹 گفت: "منو ببر سپاه، بچه‌ها رو ببینم.🕊️🌹 بردمش. تا ده شب خبری نشد ازش.🕊️🌹 ساعت ده تلفن کرد، گفت: "من اهوازم.🕊️🌹 بی زحمت داروها مو بدید یکی برام بیاره!🕊️🌹 ✋🏻 ‌💐 🌷😇 🌷 @taShadat 🌷