#طنز_جبہہ 😅
شهردار👨🏻💼
گاهی میشد که آهی در بساط نداشتیم😕، حتی قند برای چـ☕️ــای خوردن. شب پنــ🧀ــیر، صبح پنــ🧀ـــیر، ظهر چند خرمـا... در چنین شرایطی طبع شوخی بچهها گل میکرد و هر کس چیزی نثار شهردارِ آن روز میکرد.
اتفاقا یک روز که من شهردار بودم و گرسنگی😖 به آنها فشار آورده بود، یکی گفت: «ای که دستت میرسد کاری بکن!»😩
من هم بی درنگ مثل خودشان جواب دادم🤓: «می رسد دستم ولیکن نیست کار... کف دست که مو ندارد، اگه خودمو میخورید بار بندازم!»🤪😂😂😂😂
🌷 @taShadat 🌷