دوران مدرسه که گذشت مشغول خوندن دروس طلبگی شدم📚صبح های جمعه دعای ندبه ام ترک نمیشد و پای ثابت هیئت بود ماه رمضان همکلاس های قران شرکت میکردم و جز شاگردهای زرنگ کلاس بودموهمیشه از خانوادمم میخواستم که شرکت کنن.
خیلی اتفاقی یکی از دوستان کتاب دیدمکه جانم میرود روبهم هدیه کرد که در مورد شهید سید مصطفی کاظم زاده بود کتابو خوندم و عاشقش شدم و شد بهترین رفیقم واغلب پنجشنبها میرفتم گلزارشهدای تهران و بهشون سر میزدم و انگیزه اصلیم برای رفتن بود
🍃5⃣🍃
•♡ټاشَہـادَټ♡•