مدافع حرم خندانی که به او گفتند نماز نخوان تا شهید نشوی! ●حسین محرابی تازه به سوریه آمده بود.یک شب قبل از خواب با اشاره به بچه‌ها گفتم که بیاییدکمی با او شوخی کنیم و سر به سرش بگذاریم.ابوزهرا با یک چشمک به من فهماند که امشب خسته‌ایم و بهتر است بخوابیم.صبح حسین باصدای اذان از خواب بیدار شد.بالای سرم آمدو گفت:حاجی بلند شو!سرم را از زیر پتو بیرون آوردم و گفتم:مرد حسابی ولمان کن!نماز چی؟برو بخواب! ـ حاجی صدای اذانه! ـ بگیر بخواب آقا جان حوصله داری؟! ـ من می‌خواهم نماز بخوانم. ـ می‌خواهی نماز بخوانی بخوان!ولی از من می‌شنوی نماز نخوان که شهیدمی‌شوی. حسین آقا که هاج و واج از صحبت‌های هم‌رزمش ماتش برده بود،اصلاً نمی‌دانست اذان اول،اذان اهل سنت است،بلند شد،اما سراغ هر کسی رفت، می‌گفت:نماز نمی‌خواند! به ناراحتی بسیار خودش مشغول نماز شد. اما از آن سوی،رفقایش که از زیر پتو او را تحت نظر داشتند،آهسته می‌خندیدند.حسین آقا همین طور که روی سجاده نشسته بود و داشت ناله می‌کرد که یک دفعه با صدای اذان دوم(اذان شیعیان)جاخورد،یک نگاه به پنجره کرد که این اذان چیست؟!در همان لحظه همه هماهنگ با هم بلند شدند و آستین‌ها را بالا زدند که بروند وضو بگیرند!اما چشمان متعجب محرابی،آن‌ها را دنبال می‌کرد.یکی در آن وسط خنده بچه‌ها به او گفت:اینجا ۲۰ تا اذان می‌گویند.تو باید تشخیص بدهی اذانت کدومه! در دهم آذرماه سال ۱۳۹۵ در آخرین روزهای ماه صفر و در ایام شهادت امام رضا (ع) در منطقه حلب به شهادت رسید. 🕊 🌷شرط شهیدشدن شهید بودن است 🌷 لطفاً فوروارد کنید لینک کانال 👇🏻 @tavasolbeshogada