. آقای دکتر ظریف تاریخ برای تکرار نیست، برای عبرت است . دیروز در دوره قجر، قرارداد ۱۹۱۹ مایه ننگ بود. همان زمان همگان بر این قرارداد ننگین و خفت بار شوریدند. اعتراض کردند. با این قرارداد ایران "تحت الحمایه" انگلستان قرار میگرفت و به ازای آن دولت بریتانیا تعهد داشت ایران را به سطحی از "امکانات" برساند! فی المثل در ایران ارتش منظم ایجاد کند، راه و جاده و راه آهن بکشد و در کل حفظ ایران و بقای ایران با فقدان استقلال ایران همراه بود. دادِ دولت فرانسه و آمریکا هم درآمد که انگلستان ما را دور زده و بار دیگر کشوری را به مستعمره خود افزوده است. لُرد کرزن برای اجرایی شدن قرار داد هر چه داشت انجام داد. ننگین بودن قرارداد مایه خفت و حذف افراد بود. بعدها گفتند "وثوق الدوله" از سر خیرخواهی و صلاح ایران آن قرارداد را امضا کرد و جای سرزنش ندارد! . . بله تاریخ برای عبرت است و نه تکرار، مقایسه ادوار و قراردادها بدون در نظر گرفتن شاخص و شرایط باعث مغالطه میشود. در ترکمانچای ایران در موضع ضعف بود، اوج ضعف نظامی، طرف مقابل در اوج قدرت و یکه تازی، البته آنجا هم سال‌ها جنگ و مقامات جریان داشت و دو دستی و به سرعت خاک از کشور جدا نشد با این حال حدِ توان امکانات ذهنِ عباس میرزا و سایرین از مصلحین بعد از او غلبه غرب بر شرق بود. انسان شرقی پذیرفت شکست خورده و برای رسیدن به آن "امکانات" ترقیات" یا توسعه باید در ذیل و سایه بزرگتر باشد. . اینکه کارگزار جمهوری اسلامی کسانیکه باید مدافع منافع ملی در عرصه سیاست خارجی باشند اینگونه می اندیشند، جای غصه دارد. حتی اگر بقول امروزی ها مانند وثوق الدوله دلسوز باشند.