سلام وقتتون بخیر واقعا ممنونم از کلاس حاج آقا حسینی دست و پا شکسته تو این ۵ ماه که عضو کلاستون هستم با تماممممم مشکلاتی که به زندگیم راه پیدا کرده بود .و دیگه انگار به ته رسیده بود .امااااا با نظر آقا امام زمان و خود خدا چقدررر نتیجه اش دلنشین بود .این آرامش امروزمو مدیون خدا و امام زمان و کلاس شما هستم .تو این یک ماهه شوهرم گفت زن گرفته گفت باید باهم زندگی کنید و چقدرر سخت بود شنیدن این چیزا وقتی با شما درمیان گذاشتم گفتید آرام باش همین .وبا خدا و امام زمان حرف بزن .همون روز رفتم امامزاده زبیده خاتون در شهر همدان منی که هیچ وقت اصلا نرفته بودمو نمیدونستم که هست اون روز وفات حضرت زینب بود رفتم حسابی گریه کردمو دست به دامن حضرت زینب شدم .برام سخت بود و هراز گاهی دیگه کم میاوردمو به شوهرم میگفتم طاقت نمیارم .ولی کاری از دستم برنمیومد جز اقتدار دادن جز لبخند به لب داشتن ..و امروز با وجودی که ابروی شوهرم کنار خانواده خودش پدر مادرش رفت اما من کنارشون موندمو.چون اون شوهرم صیغه اشو بهم زده بود و اون خانم ابروشو برد جلو منو خانواده اش .اما من فقط به شوهرم احساس امنیت و ارامش دادم هرچقدر اون خانم پیام هایی دادن که منو تحریک کنن .نتونستند و من فقط به شوهرم گفتم پشتتم .از هیچی نترس .و بلاخره به خواست خدا منم رنگ ارامشو دیدم .و فقط به شوهرم میگفتم کلاس حاج آقا منو تونست تو این زندگی حفظ کنه به لطف خدا .گفتم اگر جور دیگه ای بود شاید منم آبروشو میبردم .و الان زندگی خودم خراب شده بودو همسرم سمت اون خانم رفته بود دوباره خدا جونممممم شکرتتتتتتتت .و الان فقط میخوام جوری زندگی کنم که فقط زندگیم رنگ خدا رو داشته باشه .با بچه هام درست رفتار کنم انشاالله