#محرم_98
#شب_دهم
#واحد
بند1️⃣
تو خیمه ها گرفته خواهرت زبون داغ تورو نبینم
خداکنه عوض بشه تقدیرمون داغ تورو نبینم
اینقد نخون انّا الیه راجعون داغ تورو نبینم
چشامو که رو هم میزارم
میبینم رفتی از کنارم
میترسم ازین دشت تاریک
بی تو خیلی دلشوره دارم
داداش به خاطر سکینه
برگرد باهم بریم مدینه
تنها خواهش من همینه
ای وای امون ازین جدایی
بند2️⃣
از حالا دلشوره گرفته خواهرت
مواظب خودت باش
داداش بخاطر سه ساله دخترت
مواظب خودت باش
الهی کم نشه یه مو هم از سرت
مواظب خودت باش
دارم میخونم از نگاهت
این صحرا میشه قتلگاهت
من میمونم تنها تو این دشت
با اهل بیت بی پناهت
زینب مونده و کلی ای کاش
میگه با گریه تو دعاهاش
داداش مواظب خودت باش
ای وای امون ازین جدایی
بند 3️⃣
نگو بهم داری ازم جدا میشی
طاقتشو ندارم
نگو بهم مهمون نیزه ها میشی
طاقتشو ندارم
نگو بهم که بی کفن رها میشی
طاقتشو ندارم
آروم گفتی با چشم گریون
صحرا میشه دریایی از خون
گفتی بعد تو پای دشمن
وا میشه سمت خیمه هامون
ای کاش مادرمون نبینه
وقتی قاتل تو باکینه
روی سینهی تو میشینه
ای وای امون ازین جدایی
شعر و سبک:حسین نوری
http://eitaa.com/tekyenokari