بسمه تعالی در سوم ذی الحجة ۱۳۷۶ هجری قمری از تهران به یکی از دوستان ارسال داشته است. تصدقت شوم! برادر جان انسان نباید از نافرمانی و غفلت و خلافِ مراقبه عمل کردن، نومید از سیر الی الله گردد؛ زیرا اگر روی از آن سو برگیریم به کجا می توان روی کرد؟! علاوه بر این که خودش می داند که ما ضعیفیم و سراپا جهل، به طبق ضعف و جهل مان با ما معامله می کند. این همه که در قرآن شریفش داد از غفاریت خود می زند، برای چیست؟ مگر جز برای آن است که آگاه به حال ما بوده که از روی نادانی، مخالفت او خواهیم کرد. همین بس که خودش نام ما را به انسان تسمیه فرموده، در مواقعی که نافرمانی و جهل ما را متذکر می شود. اگر خیال ناامیدی برای انسان دست دهد، باید بداند که از شیطان است والا با کریمان کارها دشوار نیست؛ هر وقت آن لعین به سراغت آمد بگو: آن قدر حلقه زنم بر در میخانه ی دوست تا کند صاحب میخانه به رویم در باز یا بگو: من گرچه هیج نی ام، هر چه هستم آنِ توام مرا مران کی سگی، سر بر آستان توام یا بگو: نه به رزق آمده ام تا به ملامت بروم یا بگو: ...... رساله عرفانی آیت الله سعادت پرور، ص 227(نامه ها) @tezkar