#خاکریز_خاطرات ۱۱۷
✍ اسیر گرفتن با صدای بُز
متن خاطره
پسرک صدای بُز را از خود بُز هم بهتر در میآورد. میگفت: چوپانی همین چیزهایش خوبه... هر وقت دلتنگِ بُزهایش میشد، میرفت توی یک سنگر و مع مع میکرد. یک شب ۷ سرباز بعثی اومده بودند برای شناسایی. با شنیدن صدای بُز هوس میکنن کباب بخورند. تا وارد سنگر میشن، پسرک اسلحه کشیده و هفت نفرشون رو اسیر میکنه. همهشون رو هم دست به سر آورده بود عقب. توی راه هم کلی براشون صدایِ بُز در آورده بود.
📚 منبع: سالنامه ستاره ها ۱۳۸۸
#لبخندحلال #نوجوان_شهید
#شهدا
@thaghlain 🌹