مرحوم سيد رضى در شرح كلام امام عليه السلام چنين مىگويد: «منظور از «شكير» در اينجا نخستين پرهايى است كه بر بال پرنده مىرويد پيش از آنكه قوى و محكم شود و «سقب» به شتر نابالغ گفته مىشود و شتر معمولاً پيش از رسيدن به بلوغ فرياد مخصوص را سر نمىدهد»؛ (قال الرّضيّ: و الشّكيرُ هاهنا: أوّل ما يَنبُت من ريشِ الطائرِ قبل أن يَقوىٰ و يستَحْصِفَ. و السّقبُ: الصّغيرُ مِنَ الإبلِ، و لا يَهدِرُ إلّا بعد أن يستَفحِل). امام عليه السلام دو تشبيه دربارۀ عمل شخصى كه در محضرش بيش از حد خود سخن گفته بود بيان فرمود. نخست او را تشبيه به پرندگانى كرد كه هنوز بال و پر آنها قوى نشده سعى مىكنند مانند بزرگسالان پرواز كنند؛ برمىخيزند و بر زمين مىخورند. تشبيه ديگر اينكه شتربچه آن صداى مخصوص شتران را كه عرب آن را «هدير» مىگويد سر نمىدهد. امام عليه السلام مىفرمايد: به شتر بچهاى مىمانى كه مانند شتران بزرگسال هدير سر مىدهى. فصاحت و بلاغتى كه در اين كلام كوتاه و پرمعنا بهكار رفته بر هيچكس پوشيده نيست و اين نشان مىدهد كه امام عليه السلام چنان بر سخن گفتن مسلط بود كه با دو جملۀ كوتاه مطلب مهمى را به زيباترين وجه بيان مىكند. يكى از آداب مجلس اين است كه هركس در جاى خود بنشيند و هركس بهاندازۀ قدر و مقام خود سخن بگويد. حافظ نيز با توجه به اين رسم و آداب چنين گفته است: افسر سلطان گل پيدا شد از طرف چمن مقدمش يا رب مبارك باد بر سرو و سمن خوش بهجاى خويشتن بود اين نشست خسروى تا نشيند هر كسى اكنون به جاى خويشتن بنابراين كسانى كه بلندپروازى مىكنند و بيش از حد خود سخن مىگويند كارشان نوعى بىادبى محسوب مىشود و همگان بر آنها خرده مىگيرند. ازاينرو در غررالحكم از امام عليه السلام نقل شده كه فرمود: «رَحِمَ اللّٰه امرِأً عرَف قدرَهُ و لم يَتَعدَّ طَورَهُ؛ خداوند رحمت كند كسى را كه قدر خود را بشناسد و از حد خود تجاوز نكند»