🔸 | ☝️☝️ ✔️آن چه در متن و فرامتن این قبیل تحلیل ها قابل توجه است و خود البته نیازمند تحلیلی دیگر این که ارایه اطلاعات ناقص از رویدادهای اجتماعی و فرهنگی و به تبع آن قضاوت های ناصواب و ناپخته، مجوز ارایه تحلیل های احساسی و مغرضانه نسبت به بحث حجاب و عفاف و بایسته های ناظر به چارچوب های حکمرانی دینی نیست، هر چند که این امر ظاهری متشرعانه و دلسوزانه نسبت به حقوق مردم به خود بگیرد. ✔️آن چه در یادداشت آقای حسام مظاهری مطرح است این که اظهارنظر یکی از نمایندگان مجلس در کنار ماجرای درمانگاه قم، شرایطی پیش آورده که به زعم و مدعای نویسنده، چالشی بحرانی و خونین میان جامعه و حاکمیت شکل بگیرد. چالشی که به روند تشدید قطبی سازی جامعه و ستیزه جویی مضاعف کمک کرده است. ✔️بخشی از مدلولات این نوشتار شاید مورد توجه و با یک رویکرد قابل فهم باشد اما نتیجه گیری جناب ایشان جای بسی تأمل دارد خصوصاً از این منظر که وی معتقد است اسلام حداکثری و مبسوط الید فعلی، اسلام جامعه‌ستیز و عرف‌گریز و در عین حال بی‌شفقت، بی‌مروت و بی‌اخلاق است. ✔️در پاسخ به تحلیل ناصواب و قضاوت ناپخته آقای حسام مظاهری و از این قبیل اظهارنظرها البته کارشناسان منصف و دقیق بارها به واکنشی عقلانی و عالمانه روی آورده اند لیکن آن چه باید مورد توجه قرار گیرد این است که در ورای این سخنان باید رد پای جریانی را جُست که پس از قضایای فوت خانم مهسا امینی کماکان اشتیاق وافری به روشن نگه داشتن آتش فتنه دارد؛ آتش فتنه ای که اتفاقاً در سایه دوقطبی سازی جامعه همچنان شعله ور می ماند و در واپسین بند نوشتار یاد شده هم می توان به کدها و نشانه هایی از آن دست یافت آن جا که فرد یادشده می نویسد؛ "این‌طور که پیداست، کار ناتمام روشنفکران دینی در هماوردی با ایدئولوژی دین حکومتی را زنان و دختران قرار است به پایان برند. نه در تئوری که در عمل؛ نه در کتاب و مقاله و سخنرانی، که در خانه و خانواده و خیابان."