غلبه سیاست بر فرهنگ سفر تبلیغی دکتر به کشور تایلند به پایان رسید. باید متشکر بود یا منتقد؟ شاید هم هیچ‌کدام! مرور کنیم. دو انتقاد و در اصل حاشیه سازی پیرامون این سفر تبلیغی وجود داشت: ۱. چرا تایلند ۲. هزینه بلیط و اقامت از کجا آمده هر دو پرسش فرعی توسط دکتر مطیعی پاسخ داده شد. حتما می دانید در کشور ما ده‌ها سازمان و نهاد وجود دارند که در سال بودجه کلان دریافت میکنند تا در عرصه بین المللی فعالیت فرهنگی داشته باشند. فعالیت هم دارند در اعیاد، محرم، جشن های ملی و سایر رویدادهای تقویمی ما. سخنران، خواننده، مداح، دانشگاهی می‌فرستند تا در فلان کشور هفته فرهنگی و یا امثالهم برگزار کنند. ردیف بودجه دارند. سفر مطیعی ذیل این سازمان‌های مسول نبوده است. شبیه این سفرها را در سال‌های اخیر مهدی رسولی هم داشته است. با این حال پرسش باقی می ماند: اهل فن و رسانه با اینکه از جزییات و شیوه برگزاری این سفرهای تبلیغی اطلاع دارند چرا آن حجم از حاشیه را جهت دهی کردند تا اصل فراموش شود؟ چون در کشور ما سیاست بر فرهنگ غلبه دارد. شاید درست تر این باشد که سیاست زدگی بر فرهنگ غالب است. هر عرصه ای میتواند به محل نزاع و انتقام گیری تبدیل شود. تا زمانی که اذهان سیاست زده بخواهند اهل فرهنگ را تحلیل کنند اولویت بر تلافی جویی به نفع قوم و قبلیه خود است! پرسش دیگری پا برجاست. حال فرض کنیم اساسا حاشیه های اخیر شکل نمی‌گرفت، فایده و ضرورت این سفر چه بود؟ چه خروجی و ارزشی دارد؟ ما با دو بال و نقطه ثقل قدرت روبرو هستیم. این دو قابل تفکیک نیستند. اسلام و ایران. اگر به اروپا یا کانادا برود و در آنجا با اجرای سنتی و هنرمندانه خود فرهنگ ایرانی را تبلیغ کند جای تقدیر دارد حتی اگر برای او درآمدزایی شخصی شود. اگر مطیعی و افراد نظیر او که در سالهای اخیر توانسته با زبان مداحی نقاط اشتراک با مسلمانان و شیعیان پیدا کنند و از حد حسینیه های شهرهای خودمان فراتر روند. این دیپلماسی فرهنگی برای ما تولید قدرت نرم می‌کند. آمریکایی ها درباره دیپلماسی عمومی تعریف کوتاهی دارند: تسخیر قلوب و تغییر اذهان. آمریکا با هالیوود با ادل در موسیقی، با ستارگانی که از آنان حمایت می‌کنند البته بدون حضور مستقیم دولت(در پوشش موسسات غیردولتی) برای این کشور قدرت نرم تولید می‌کنند. اینجا فرهنگ به کمک قدرت یک کشور می آید. ارزش های غربی و آمریکایی برای تسخیر بازارهای جهان از همین قدرت نرم بهره می برند. نقطه مقابل استعمار فرهنگی غربی، همین منطق است. ابزار خودشان علیه خودشان استفاده شود.