() () ■فاطمه یعنی زمین و آسمان فاطمه یعنی سَریر کهکشان ■فاطمه یعنی معمّای فدک ضربه و زجر و شکنجه و کتک ■فاطمه یعنی ید طولای عشق همسر مولا علی مولای عشق ■فاطمه یعنی که تابوت حسن کشتهٌ مسموم امام الممتحن ■فاطمه یعنی حسین سرجدا مادرِ عشّاق دشت کربلا ■فاطمه یعنی که ختمُ المرسلین مهر و تسبیح امیر المؤمنین ■فاطمه یعنی در و دیوار عشق مانده بر پهلوی او آثار عشق ■فاطمه یعنی گل یاس کبود مظهر حق در قیام و درقُعود ■فاطمه یعنی علی ، یعنی حسین مادر شیعه به روز نشاٌتین ■فاطمه یعنی پرستوئی ظریف عشق تواٌم با وفا روحی لطیف ■فاطمه یعنی امیدالمؤمنین مادر و دختر به ختمُ المرسلین ■فاطمه یعنی که رضوان و بهشت کلِ عالم کلّ دنیا در سرشت ■فاطمه یعنی همان مثمار عشق نقطهٌ عطفی دلِ پرگار عشق ■فاطمه یعنی که بازوی علی در خطرها و بلا هوی علی ■فاطمه یعنی که سیلیِ عدو بغض و هِدْق دشمنانش در گلو ■فاطمه یعنی همان دریای نور شافع امّت بُوَد یوم النُّشور ■فاطمه یعنی قیامت را قسیم گاه رضوان بخشد وگاهی نعیم ■فاطمه یعنی به یک .. یا فاطمه کار محشر می پذیرد خاتمه ■فاطمه یعنی که آئین نبی با علی تکمیل در دین نبی ■فاطمه یعنی بلاگردان عشق همره مولا علی سلطان عشق ■فاطمه یعنی شفیع انس و جان در قیامت نزد خلّاق جهان ■فاطمه یعنی که دریای وفا شافع امّت شود یومُ الجزا ■فاطمه یعنی محمّد در نماز با خدا تا عرش در راز و نیاز ■فاطمه یعنی قیامت را شفیع قبر پنهان مانده ای اندر بقیع ■فاطمه یعنی پرستوی علی در معابر در تکاپوی علی ■فاطمه یعنی کبودیِ بدن دست مولائی که بسته با رسَن ■فاطمه یعنی علی یعنی رسول فاطمه یعنی که زهرای بتول ■فاطمه یعنی جوانی قد کمان صوت قرآن در مکان و لامکان ■فاطمه حمداست وطاها،کوثر است بر زنان هر دو عالم سرور است ■اُسوهٌ تقواوعصمت فاطمه است روز محشر یار امّت فاطمه است ■پس اَلا ای فاطمه روز جزا بر ( مقـدّم ) هم نظر کن از وفا □■□■□■ التماس دعا؛نقی رحمانی