#گلزار_شهدای_کرمان
#روایت_خادم_الشهدا
💠آمده بود کنار مزارشهید
عبدالمهدی مغفوری نشسته
بود...
با فرزند مریضش آمده بود.
اشک می ریخت، چه میشه
کرد، مادر است و دلشکسته...
گره به کارش افتاده بود.
گریه امانش را بریده بود.
برای لحظه ای دلبندش را
از زیر چادر بیرون آورد و
روی قبر شهید گذاشت...
گریه ام گرفت... دلم لرزید،
دعایش کردم:
چه می شد اگر این مادر
حاجت روا از گلزار شهدا
به خانه اش برگردد...
🔹در آستانه ی تولد امام
مهربانی ها، امام رضا (ع)
شما هم برای شفای فرزند
این مادر دعا کنید...
┄┅┅❅❁❅┅┅♥️
#فرمانده_قلب_ها ♥️