11.58M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
💠آمده بود کنار مزارشهید عبدالمهدی مغفوری نشسته بود... با فرزند مریضش آمده بود. اشک می ریخت، چه میشه کرد، مادر است و دلشکسته... گره به کارش افتاده بود. گریه امانش را بریده بود. برای لحظه ای دلبندش را از زیر چادر بیرون آورد و روی قبر شهید گذاشت... گریه ام گرفت... دلم لرزید، دعایش کردم: چه می شد اگر این مادر حاجت روا از گلزار شهدا به خانه اش برگردد... 🔹در آستانه ی تولد امام مهربانی ها، امام رضا (ع) شما هم برای شفای فرزند این مادر دعا کنید... ┄┅┅❅❁❅┅┅♥️ ♥️