#تفکر_داستان_انگیزشی
خارپشتی از یک مار خواست با او هم خانه شود. مارپذیرفت؛ چون لانه مار تنگ بود
خارهای تیزخارپشت به بدن مارفرو میرفت و مار را زخمی میکرد؛ اما مار از سر نجابت دم بر نمی آورد
سرانجام مارگفت:
نگاه کن ببین چگونه مجروح شده ام
میتوانی لانه من را ترک کنی؟
خارپشت گفت من مشکلی ندارم
اگرتوناراحتی میتوانی لانه دیگری برای خود بیابی
✅
#عادتها ابتدا به صورت مهمان وارد میشوند
اما دیری نمیگذرد که خودرا صاحبخانه می کنند
#کنترل ما را به دست می گیرند
🔴 مواظب عادتهای منفی زندگیمان باشيم ⁉️
@toranjctr