سبك: اله ی ناز  تصنیف برادر آه ، مهــربان برادر ، نــور چـشمــان تر رفتــي تــو از نظر ، برادر، برادر   مــرگ تــو را مــن باور ندارم ســر بــروي تــربتت گـذارم   بـرادر ، بـرادر    🍁🍁🍁   آه ، چـــون ابر بهاران ، با دو چشم گريان خونيــن شده جگر ، برادر، برادر   دانه دانه ي اشك من ريزد از ديده پشتــم ز داغ مــــرگت خميده   بـرادر ، بـرادر    🍁🍁🍁   آه ، خانه شد سيه پوش ، چراغ دل خاموش تـو بودي تاج سر ، برادر ، برادر   منـكه مي ميـرم از هجر رويت سوزم چو شـمعي بر سر كويت   بـرادر ، بـرادر