•⊰❁⊱•﷽•❁⊱• پیام هایی از آیه 30 سوره بقره 1- شايد بتوان از اين دو آيه (29- 30) فهميد: خداوند ابتدا اسباب زندگى را براى انسان فراهم كرد، سپس او را آفريد. «خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ... إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ» چنانكه حضرت على عليه السلام فرمود: «فلمّا مهد ارضه و انفذ امره اختار آدم ...» (نهج‌البلاغه، خطبه 91) همين كه زمين را گسترد و فرمانش را متنفّذ قرارداد، انسان را آفريد. 2- آفرينش ملائكه، قبل از آدم بوده است. زيرا خداوند آفريدن انسان را با آنان در ميان گذاشت. «قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ» 3- انتصاب خليفه و جانشين و حاكم الهى، تنها بدست خداست. «إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» 4- انسان، جانشين دائمى خداوند در زمين است. «جاعِلٌ» (كلمه «جاعل» اسم فاعل و رمز تداوم است.) 5- انسان مى‌تواند اشرف مخلوقات و لايق مقام خليفةاللهى باشد. «جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» البتّه ستمكاران از نيل به اين مقام محروم شده‌اند: «لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ» (سوره بقره، 124) 6- ملائكه، فساد و خونريزى را كار دائمى انسان مى‌دانستند. «يُفْسِدُ ... وَ يَسْفِكُ» (فعل مضارع نشانه‌ى استمرار است.) 7- حاكم و خليفه‌ى الهى بايد عادل باشد، نه فاسد و فاسق. خليفه نبايد «يفسد فى الارض» باشد. 8- طرح لياقتِ خود، اگر بر اساس حسادت نباشد، مانعى ندارد. «وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ» 9- عبادت و تسبيح در فضاى آرام، تنها ملاك و معيار لياقت نيست. «نَحْنُ نُسَبِّحُ» 10- به خاطر انحراف يا فساد گروهى، نبايد جلوى امكان رشد ديگران گرفته شود. با آنكه خداوند مى‌دانست گروهى از انسان‌ها فساد مى‌كنند، امّا نعمت‌ آفرينش را از همه سلب نكرد. 11- مطيع و تسليم بودن با سؤال كردن براى رفع ابهام منافاتى ندارد. «أَ تَجْعَلُ فِيها» 12- خداوند فساد و خونريزى انسان را مردود ندانست، ليكن مصلحت مهمتر و شايستگى و برترى انسان را طرح نمود. «إِنِّي أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ» 13- توقّع نداشته باشيد همه‌ى مردم بى‌چون و چرا، سخن يا كار شما را بپذيرند. زيرا فرشتگان نيز از خدا سؤال مى‌كنند. «قالُوا أَ تَجْعَلُ فِيها» 14- علوم و اطلاعات فرشتگان، محدود است. «ما لا تَعْلَمُونَ» تفسیر نور، ج۱، ذیل همین آیه @toubaefaf