اواسط هزاره سوم
اواسط هزاره سوم لحظه حساسی در توسعه تمدن خواهد بود، زیرا در آن زمان به نقطه ای می رسد که طبیعت بشر به قدری پیشرفت می کند که دوباره به زوال می رود مگر اینکه بینش مکرر زمین را به دست آورد.
زندگی و کارما، از قرن هفتم یا هشتم قبل از میلاد مسیح گم شده است. در زمان های پیشین، طبیعت انسان از قدرت پاسخگویی سالم برخوردار بود.
دانش به طور طبیعی به آن رسید.
در آینده بیمار خواهد شد مگر اینکه این آموزش را در خود داشته باشد.
سن خود را تنها در صورتی درک می کنیم که در نظر داشته باشیم که بین دو قطب قرار دارد.
یک قطب بسیار دورتر، فراتر از قرن هفتم یا هشتم قبل از رمز و راز گلگوتا قرار دارد.
آن زمانهایی بود که علم به تجربه فوقالعقول روح توسط خود طبیعت انسان ارائه میشد.
قطب دیگر در هزاره سوم خواهد بود، زمانی که (همانطور که در «معرفت عوالم برتر» توضیح داده شد) انسان باید از راه های معنوی دانش فوق معقول کسب کند تا سلامتی و نه بیماری در بدن جاری شود.
تنها در صورتی می توان عصر ما را در جنبه های درونی و بیرونی آن درک کرد که این را در نظر داشته باشیم.
طبیعتاً تغییر آهسته و تدریجی خواهد بود.
اما هرکسی که نمیخواهد مهمترین چیزهای عصر ما را به شکلی کسلکننده و خوابآلود ببیند، اما میخواهد در بیداری آگاهانه زندگی کند، باید آنچه را که به دنبال ورود به زندگی انسان است مشخص کند.
تا اواسط هزاره سوم به طور کامل وارد نخواهد شد.
اما اندک اندک حضور خود را احساس خواهد کرد و بشریت اکنون باید آگاهانه زنده باشد و برای ظهور اجتناب ناپذیر خود آماده شود.
منبع: رودولف اشتاینر – چشم انداز درست برای امروز و امید واقعی برای آینده – ۱. ایالات آگاهی – برلین، ۲۵ ژوئن ۱۹۱۸
@Truthsgram