کار برای زندگی، نه زندگی برای کار! سال‌ها پیش حاکمی به یکی از فرماندهانش گفت: مقدار سرزمین‌هایی را که با اسبش طی کند، به او خواهد بخشید. همان طور که انتظار می‌رفت، اسب‌سوار به‌سرعت، برای طی‌کردن هرچه بیشتر سرزمین‌ها، سوار بر اسب شد. او با سرعت شروع کرد به تاختن و با شلاق‌زدن به اسبش، با آخرین سرعت ممکن می‌تاخت و می‌تاخت، حتی وقتی گرسنه و خسته بود، متوقف نمی‌شد، چون می‌خواست تا جایی که امکان داشت، سرزمین‌های بیشتری را طی کند. وقتی مناطق قابل‌توجهی را طی کرده بود و به نقطه‌ای رسید که از شدت خستگی و گرسنگی و فشارهای ناشی از سفر طولانی‌مدت داشت می‌مرد، از خودش پرسید: چرا خودم را مجبور کردم تا سخت تلاش کنم و این مقدار زمین را بپیمایم؟ در حالی که در حال مردن هستم و تنها به یک وجب خاک برای دفن‌کردنم نیاز دارم. 🔘 این داستان شبیه سفر زندگی خودمان است. برای به دست آوردن ثروت، سخت تلاش می‌کنیم و از سلامتی و زمانی که باید برای خانواده صرف شود، غفلت می‌کنیم تا با زیبایی‌ها و سرگرمی‌های اطرافمان که دوست داریم، مشغول باشیم. وقتی به گذشته نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که هیچ‌گاه به این مقدار احتیاج نداشتیم، اما نمی‌توان آب رفته را به جوی بازگرداند. زندگی فقط پول درآوردن نیست، زندگی فقط کار نیست؛ بلکه کار برای امرارمعاش است تا بتوان از زیبایی‌ها و لذّت‌های زندگی، بهره‌مند شد و استفاده کرد. 🌷 @ttafakor