ماجرای نقش دو شیر در حال بلعیدن یک مرد در بالای ایوان نقاره‌خانه در صحن انقلاب (صحن عتيق با اسماعيل طلا ) حرم مطهّر رضوی؛ 🌱در این صحنه مردی با ریش و سبیلی بلند، سری تراشیده و لباس سفید بر زمین افتاده و دو شیر بر او مسلط شده‌اند. یک شیر سر او را در دهان دارد و شیر دیگر کمر و پهلوی مرد را می‌درد. چشمان و دهان مرد از وحشت باز مانده است. 🔸بعد از جریان اقامه نماز استغاثه باران در مرو توسط حضرت امام رضا و بارانی که بلافاصله بارید آن هم در فصل تابستان، محبوبیت امام رضا در بین مردم چندین برابر شد و مأمون تلاش کرد در مجلسی این ابهت امام را بشکند. 🔸نقل شده است که فردی به نام حمید بن مهران در مجلسی که مأمون عمداً ترتیب داده بود، امام را با بی ادبی به سحر و عوام فریبی متهم کرد و خودش طلب معجزه ی زنده کردن شیرهای روی پرده و خوردنش را کرد. 🔸امام رضا بلافاصله به نقش شیرهای روی پرده‌ای اشاره کردند که پشت سر مأمون قرار داشت و فرمودند: "این ملعون را ببلعید!" بی‌درنگ، تصاویر به صورت دو شیر زنده ظاهر شدند (خلق شدند) و او را بلعیدند، به طوری کوچکترین اثری از او هم باقی نماند و دوباره با اشاره امام به جای خود برگشتند. 🔸مأمون که از این صحنه به شدت ترسیده بود، گفت: الحمد لله که خداوند ما را از شر حمید بن مهران نجات داد! سپس گفت: پسر رسول الله؛ خلافت متعلق به جد شما رسول الله است و بعد از او شما سزاوار آن هستید ، اگر می‌خواهید، من اکنون خلافت را به شما واگذار کنم! امام رضا فرمودند: من اگر خلافت را می خواستم، به تو مهلت نمی‌دادم ، ولی خداوند به من امر فرموده که تو را به حال خود رها کنم.