🌷شب خواب عجیبی دیدم. صبح بلند شدم. در فکر خوابم بودم. همسرم خیلی تیزبین بود. نگاهی به من کرد و گفت: ناراحتی! گفتم: نه! خواب دیدم که با پیراهن سفید مدافع حرم شده‌ای. پهلوی راستت تیر خورده بود. پیراهن سفیدت هم خونی شده بود. من همراه با همسران شهدا در حالی که مقنعه سفیدی بر سر داشتم، در یک کشور عربی ناامن دنبالت می‌گشتم. خندید و گفت: احتمالاً موافقت می‌کنند مدافع حرم شوم. بعد شهید می‌شوم و پیکرم گم‌ و گور می‌شود. تو می‌آیی دنبال پیکرم می‌گردی ✍راوی همسر شهید "شهید مدافع حرم سعید انصاری" @Sedaye_Enghelab