میخواهیم یک جامعه سالم با رویکردهای تربیتی داشته باشیم، اما یکسری موانعی در این مسیر و نظام اقتصادی وجود دارد که در درون آن منافعی نهفته است که عملاً اجازه نمیهد تربیت متناسب با آن چیزی که انتظار است شکل بگیرد.
شما میخواهید یک روند عادی به نام تربیت جنسی را طی کنید که با سرفصلهای دینی باشد و احساس میشود که این تربیت محقق میشود و به نتیجه برسد، اما اینجا عوامل ساختاری اثر می گذارد؛ این عوامل بسیاری از مسائل تربیتی را تحت الشعاع خود قرار میدهد و عاملهای خارجی اثرگذار است.
انواع بازارها
بحث از اینجا شکل میگیرد که از بعد اقتصادی وضعیت این نوع بازارها که از لحاظ ساختاری بر روی تربیت جنسی اثر میگذارد مطرح شود و در عین حال کالاها به دو دسته کلی کالاهای شایسته و کالاهای ناشایسته هستند که در ادبیات اقتصاد بهینه گی است و کالاهای شایسته کالاهائی هستند که نیازهای اساسی و مشروع و قانونی جامعه را تأمین کند.
یکسری کالاها ناشایست هستند که در دسته کالاهای حرام هستند و به نوعی جامعه را از مسیر تعالی و رشد باز می دارد مثل انواع غذاهایی که از لحاظ دینی تحریم شده اند؛ با نگاه دینی اینگونه است و بین کالاهای شایسته و ناشایست ارتباط است و بازارهایی دارد که در درون خود قیمت دارد و هر دو یک نظام عرضه و تقاضا در درون خود شکل میدهند.
از طرفی دو بحث وجود دارد یکی اینکه قواعدی در پشت صحنه در عرضه و تقاضا وجود دارد که آن قواعد عرضه و تقاضا را شکل میدهند و عملاً فرهنگ جامعه، آداب و رسوم جامعه، تعاملات جامعه منجر به یکسری نیازهایی میشوند که آنها تبدیل به نظام عرضه و تقاضا میشوند.
بازار اقتصاد جنسی
جامعه نیاز به تأمین نیازهای جنسی دارد و اسلام هم به نوعی نیازهای جنسی را تجویز کرده است و در بازار مشروع انواع ازدواجها را تجویز کرده است که دو بازار را در درون بازار مشروع توصیه کرده است که میتوانند جانشین یکدیگر باشند و فرهنگ حاکم بر جامعه میتواند برخی از بازارها را محدود کند؛ مشکل از سیستم حاکم اجتماعی است و در درون بازار مشروع انواع بازارهای تأمین نیاز جنسی وجود دارد که هر کدام فعالتر باشد میتواند جانشین بازار دیگر شود و به هر میزان که بازار کالاهای شایسته تقویت شود بازار کالاهای ناشایسته تضعیف میشود.
https://eitaa.com/umefafgaraei