📖شنود: مکافات عمل 🔶 ماشینی پشت چراغ قرمز ایستاد. خانمی فوق العاده از مقابل این ماشین عبور کرد. 🔷دیدم که راننده ماشین محو چهره این خانم است؛ در حالیکه همسرش کنار اوست. 🔶دختر آنها که ده دوازده سال بیشتر نداشت، در صندلی عقب ماشین نشسته بود. 🔷وقتی این راننده را دیدم، از ازل تا ابد او را فهمیدم. 🔶فهمیدم که او در دل، درمورد این دختر چه می‎گوید. بعد به همسرش که کمی چاق بود فکر کرد و در دلش گفت... 🔷حتی دیدم که همسر این مرد هم که متوجه رفتار شوهرش شده بود، در ذهن خود می‎گوید... 🔶یکباره دیدم بخاطر های این مرد، زندگی آنها در سال بعد خواهد شد و فرزند آن‌ها دچار روانی فراوان خواهد شد. 🔷دیدم که این مرد در آیندگان و حتی بعدی او اثرگذار خواهد شد. 🔶حتی دیدم که بعد از ، زن او هم به هرزگی دچار شد. 🔷اما وقتی به باطن اعمال آن که واقعاً با چهره‌ای زننده در خیابان ظاهر شده بود نگاه کردم چیز عجیبتری دیدم. 🔶دیدم که فقط در آن روز، بیش از صد او را نگاه کردند و برخی از آنان همسر داشتند که همسرشان به این زیبایی نبود. آنها در دل می خوردند و برخی هم که شرایط ازدواج نداشتند با دیدن این شخص، آلوده به می‌شدند. 🔷به من نشان داده شد که گناه تمام این افراد برای این خانم نوشته شد. 🔶من دیدم که در صحرای این خانم جوان، به دنبال این آقا فرشید و صدها نفر دیگر می‌گشت تا از آنها بطلبد. 📚برگرفته از کتاب ؛ تجربه نزدیک به مرگ راوی که ده روز در کما بود. @umefafgaraei