دیدید به حرف من رسیدید؟! 🔹یک معامله معیوب (نقد- نسیه) را تصور کنید: عضو خانواده با وجود هشدار های شما، دارایی گرانبهای خانواده (مثلا زمین و آپارتمان یا طلا و خودرو) را می فروشد، اما در مقابل، یک چک بی محل می گیرد. ♦️معامله را هم این گونه ترتیب می دهد که ابتدا، سند حقوقی فروش را امضا می کند و ما یملک را هم تحویل طرف مقابل می دهد، و سپس، چکی را می گیرد با این وعده که در آینده نقد خواهد شد. ضمنا، شرط های امکان نقد کردن چک را هم در اختیار خریدار قرار می دهد. 🔹تصور کنید هفت سال از این معامله گذشته و معلوم شده که چک، هم بی محل است و هم، گروگان خریدار کلاهبردار. ♦️حالا اگر شما برای زنده کردن اموال خانواده و جبران خسارت، یا وادار کردن طرف مقابل به نقد کردن چک، عرق ریختید و همت به خرج دادید، معنایش این است که نصیحت ناشنوی و خودرایی آن عضو خانواده درست بوده و شما اشتباه می کرده اید؟! 🔹برخی مدعیان اعتدال و اصلاحات، درباره فاجعه حقوقی- سیاسی برجام، دقیقا همین شگرد فرار به جلو را در پیش گرفته اند و با وقاحت می گویند: "مگر شما برجام را فاجعه نمی دانستید، پس چرا درباره آن مذاکره می کنید؟! دیدید از حرف خود برگشتید و به حرف ما رسیدید!". ♦️انگار نه انگار که این مالباختگی، دستپخت خود آنهاست و دیگران می خواهند سنگ انداخته شده در چاه را بیرون بیاورند! 🔹البته عضو عادی یک خانواده، معمولا در چنین معاملات خسارتباری، گرفتار نادانی و غرور و فریب خوردگی می شود. اما برخی از بانیان متعمّد برجام که با دیدن فجایع آن ژست طلبکاری می گیرند، فراتر از خطا و ندانم کاری، با طرف های غربی شراکت دارند، یا پادویی آنها را می کنند. ✍