☘ با شهید به منظور شرکت در سمیناری به شیراز رفته بودیم. 🌹روزی در بازار شیراز قدم می‌زدیم که پوستری در داخل مغازه نظر ایشان را به خود جلب کرد.روی پوستر، خانمی با حجاب چادر ترسیم شده بود که با ناخن‌های بلند و بزک کرده با یک دست چادر را کنار زده و مارک تولیدی شلوار را تبلیغ می‌کند!❌ 🔻 شهید با چهره‌ای برافروخته و دنیایی از احساس تعهّد، داخل مغازه شد و با بیانی زیبا و در عین حال ملایم و متین از انگیزه‌های دشمنان اسلام و انقلاب در انتخاب شیوه‌های تهاجم فرهنگی صحبت کرد و مغازه‌دار را آگاه نمود 🔺 به طوری که ما شاهد بودیم صاحب مغازه پس از این گفتگوی اعتقادی و منطقی، به خود آمد و از صمیم قلب پوستر را از دیوار مغازه پایین آورد و بعد از پاره‌پاره کردن، داخل سطح زباله انداخت.😊 📚 لحظه‌های سرخ 📚 شهیدعباس علی خمری کپی با ذکر یک صلوات بر امام زمان (عجل الله) آزاد است. ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ http://eitaa.com/ur_sep_farhanghian_bsij ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯