به بهانه کودتای 28 مرداد 1332
چهره های پنهان کودتا - 1
دفتر پژوهش های موسسه کیهان: پی گیری عملیات پنهان تاریخ یکصد سال اخیر جهان از طریق اسناد مختلف ، ما را به یک نام می رساند. نامی از یک خاندان مهم بانکدار یهودی که در 3-4 قرن اخیر ، تاثیر اساسی در روند تاریخ جهان و شکل گیری دنیای معاصر داشته اند: «خاندان روچیلد».
پال جانسن در کتاب «پیدایش تمدن جدید غرب»، روچیلدها را عامل کلیدی در «پیدایش دنیای نوین» می خواند. روچیلدها به کانونی تعلق داشتند که از قرن ها پیش ، شبکه خود را در سراسر جهان گستراند، به درون دربار قدرت های آن زمان نفوذ کرد و گستره سیاست و اقتصاد را از آن روزگار در اختیار خود گرفت.
هانا آرنت، مورخ و روزنامه نگار یهودی اذعان داشته است: «... برای اثبات فکر عجیب دولت جهانی یهود چه دلیلی بهتر از خاندان روچیلد که تابعیت 5 دولت مختلف را دارا و دست کم با سه دولت در همکاری نزدیک بود، دولت هایی که تنازعات مکرر میان آنها هرگز ، حتی لحظه ای ، یکپارچگی و پیوند منافع بانکدارانشان یعنی روچیلدها را متزلزل نساخت!»
اما در میان خاندان روچیلد، نام «ویکتور روچیلد»، با نفوذترین و موثرترین فرد این خاندان ، از سه جنبه مختلف قابل توجه است: او سومین بارون خاندان روچیلد در انگلستان بود که هدایت این امپراتوری عظیم را در دروان معاصر برعهده گرفت. او در طی همین دوران در پایه گذاری و عملکرد سرویس های موثر غرب امروز از جمله MI6 و CIA نقش اساسی داشت و بالاخره این که ویکتور روچیلد یک زیست شناس شهیر هم بود.
نقش پنهان لرد ویکتور روچیلد، افشاگر سری ترین بخش فعالیت های خاندان و امپراتوری روچیلد در روزگار حاضر است. همین ویکتور روچیلد بود که به وسیله ارتباط با شاپور ریپورتر (پسر اردشیر ریپورتر) دومین دوره از حاکمیت پنهان امپراتوری جهانی صهیونیسم در دستگاه حکومتی رژیم پهلوی را رقم زد و از این طریق کشور ما را به آنجایی که منافع و مطامع صهیونیسم جهانی اقتضاء می نمود، کشاند.
پیتر رایت کارمند ارشد MI5 که نزدیکی ویژه ای با ویکتور روچیلد داشت ، در کتاب خاطراتش نوشته است: «...در سال 1958هالیس (رئیس وقت MI5) مرا با مردی به نام ویکتور روچیلد آشنا کرد که با بسیاری از کارمندان رده بالا و به ویژه دیک وایت (رئیس کل MI5 و سپس MI6) دوستی عمیق داشت. وی در زمان آشنایی با من ، بخش تحقیقاتی شرکت نفتی شل را اداره می کرد و بیش از 30 آزمایشگاه مختلف را در سراسر جهان زیر کنترل خود داشت.
رایت ادامه می دهد: «...لرد ویکتور روچیلد با استفاده از دوستی اش با شاه ایران و اداره برخی از عوامل جاسوسی در خاورمیانه که آنها را برای دیک وایت (رئیس کل MI6) و به طور شخصی کنترل می کرد، مانند سر شاپور ریپورتر که رل تعیین کننده ای در عملیات خاورمیانه ای MI6 در سال های دهه 1950 داشت (اشاره به کودتای 28 مرداد 1332)، روابط خود را با دستگاه اطلاعاتی انگلستان حفظ می کرد...»
نکته قابل تامل اینکه سر شاپور ریپورتر به عنوان سرجاسوس سرویس اطلاعاتی انگلیس شناخته می شد اما با پوشش وابسته مطبوعاتی سفارت آمریکا در تهران حضور پیدا کرد و تا کودتای 28 مرداد 1332 به طور رسمی ، رئیس دارالترجمه سفارت آمریکا و رایزن سیاسی این سفارت بود!
بی مناسبت نیست برای شناخت بیشتر شاپور ریپورتر به سند بیوگرافیک وی در MI6 که پس از انقلاب نسخه ای از آن در منزل وی به دست آمد، توجه کنیم: «...(شاپور جی ریپورتر) متولد ایران (تهران) در سال 1920، پسر سر اردشیرجی ریپورتر دارای نشان KCBE (بارونت) و لیدی شیرین بانو... در دوران بحران نفت و برای یک دوره سه ساله به وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا مامور شد و در مقام مشاور سیاسی هندرسون ، سفیر کبیر ، خدمت کرد. او در تمامی دورانی که به سرنگونی مصدق انجامید مسئولیت عملیات در صحنه را به عهده داشت. ..در پایان ماموریت او در سفارت ایالات متحده آمریکا، وزارت امور خارجه ایالات متحده به پاس «خدمات درخشان» آقای ریپورتر «به اهداف مشترک» [آمریکا و بریتانیا] مقام عضویت دائمی وزارت امور خارجه و شهروندی ایالات متحده را به او اعطا کرد...» در خاطرات وودهاوس اشاره ای کوتاه به نقش شاپور ریپورتر در کودتای 28 مرداد شده است. کریستوفر مونتاگ وودهاوس، مسئول عملیات چکمه (عملیات تکمیلی کودتای 28 مرداد در کنار عملیات آمریکایی آژاکس) در MI6 که در سال های 1951/ 1952 در تهران بود، در خاطراتش می نویسد: «... رابین زینر (مامور MI6 در ایران) همچنین یک پارسی اهل بمبئی را که همشاگردی شاه بود، به من معرفی کرد، اگرچه در آن موقع او آدم مهمی نبود ولی بعدها به واسطه خدماتی که برای ما انجام داد، به لقب سر شاپور ریپورتر مفتخر شد...» (خدمات شاپور ریپورتر همان حضور موثر و تعیین کننده وی در کودتای 28 مرداد است)
سند بعدی ، برگه عضویت دائم شاپور ریپورتر در وزارت خارجه ایالات متحده آمریکاست که در 24 اکتبر 1954 تنظیم شده است.