🔹۱۲ آبان عروسی فاطمه، خواهر آرتین بود. آنها رفته بودند برای عروسی خرید کنند قرار بود روز دوشنبه هم آرتین و خانوادهاش به تهران بیایند و برای عروسی آماده شوند
🔹اصلا قرار نبود شاهچراغ بروند. آنها رفته بودند خرید کنند. شاهچراغ وسط بازار است. احتمالا بعد از خرید، دلشان هوای زیارت کرده بود و به همین دلیل به آنجا رفتند.
🔹آرتین همه چیز را دیده، همه آن چیزی که نباید میدید. میگوید دیدم که تیر به پیشونی مادرم خورد. به شکم آرشام خورد.
🔹میگوید دیده که پدرش ایستاده جلوی آنها و سپری شده برایشان اما او هم تیر خورده است. همه اینها را با چشم دیده.
https://eitaa.com/joinchat/663617733C79e4c9572e