✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
✍اصلی و کَرم دو سنبل عاشق و معشوق در آناتولی هستند. (مانند لیلی و مجنون) گویند: اصلی برادری داشت که بسیار تعصبی و غیرتی بود که روزی تصمیم به قتل کَرم گرفت و مادر اصلی، از نقشۀ پسرش چون آگاه شد او را با خودش به شکار برد و پسرش آهویی با تیر خود شکار کرد و تیر از تن آهو بیرون کشید و در کنار رود فرات با آب شست و تیر در تیردان خود کرد. آهو بر دوش کشید و به سمت شهر حرکت کرد. مادرش گفت: پسرم با تیری که آهو شکار کردی یک ماهی در رود شکار کن! پسر گفت: ماهی به تیر شکار نشود، بلکه به تور شکار گردد. برای شکار تور و تیر لازم است. توری در آب انداخت و ماهی بزرگی شکار کرد. مادر گفت: پسرم! ماهی را با تیر شکار نکنند. ماهی را از آب که دور کنی او را شکار کرده و کشتهای! برای شکار کَرم تیر را نکش، اصلی را چون ماهی تور کن و مدتی با خود سفر ببر و بر خواهر خویش محبت کن و قلب او سمت خود بکش تا کلام تو، او را به سوی تو کشد. اگر چنین کنی از کَرم دورش کردهای و آن گاه کَرم را چون ماهی کشتهای، بدون آن که زخمی بر او زده باشی و خود را گرفتار قتل کنی....
بسیاری از ما زمانی که میبینیم دختر یا خواهری از ما عاشق مردی شده است با بیاحترامی به آن مرد، به خیال خود گمان میکنیم خواهر خود از او دور کردهایم ولی غافلیم ناموس خود را به او نزدیک کردهایم و آن مرد را در چشم ناموس خود یک مرد وفادار و رنجکش در راه عشق بر ناموس خود نشان دادهایم و قلبش عاشقتر از پیش ساختهایم.
🤲💐🤲💐🤲💐
eitaa.com/joinchat/505020435C02fc644174
○واعظین313🕊