فرمانده رزمنده... فرمانده جنگنده... کل ارتش بچه‌کش رژیم اگر عرضه دارد یک ژنرال مانند یحیی السنوار بیاورد که یک سال در یک منطقه محدود و ویران شده هم فرماندهی کند و هم مدیریت کند. در نبردهای جنوب لبنان در طول سه هفته گذشته، 5 دقیقه آتش توپخانه قطع شود، از ژنرال تا سرباز فلنگ را می‌بندند و الفرار. اما در طرف مقابل، نه آتش پشتیبانی است، نه جنگنده و نه پهپاد و نه ماهواره؛ نبرد غیرقابل قیاسی است این نبرد. صهیونیست‌ها فکر می‌کنند دارند به چه کسانی می‌جنگند؟ فکر می‌کنند دارند چه می‌کنند؟ همه ارتش‌های دنیا دارند صهیونیست‌ها را مسخره می‌کنند که با این همه هیاهو، با این همه هزینه و سر و صدا نتوانسته‌اند در غزه 360 کیلومتر مربعی کاری از پیش ببرند و هر روز دارند آنجا تلفات می‌دهند. این تفاوت است بین رزمندگان محور مقاومت و دشمن. در یمن نیز همه چیز داشتند، همه نوع سلاح، پشتیبانی و حمایت اما باز هم شکست خوردند. در تمام این چند دهه صهیونیست‌ها از همه امکانات برخوردار بودند و طرف مقابل یک هزارم هم سلاح و مهمات نداشت؛ ولی عالم و آدم دیدند که نتیجه چه شد... یک سال است می‌خواهند اسرا را از غزه خارج کنند و نمی‌توانند. فرمانده رزمنده و جنگنده، فرمانده حاضر در میدان، فرماندهی که تا آخرین فشنگ جنگید و نظامیان تا بن دندان مسلح دشمن جرأت نکردند نزدیکش شوند (یادم به داستان فرامرز در شاهنامه می‌افتد) که تا زمانی که پهپاد داخل نفرستادند که مطمئن شوند کسی نیست، عرضه و شهامت ورود به ساختمان ویران شده از گلوله توپ را نداشتند. بله، فرماندهان محور مقاومت به این شکل می‌جنگند و شهید می‌شوند و طرف...