🌷اولین شهید مدافع حرم🌷 «شهید محرم ترک» ✍سال 84 شب شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) خداوند فاطمه را به ما عنایت کرد. از همان اول قرارمان بود که اگر خداوند به ما دختری عنایت کرد اسمش را فاطمه بگذاریم. محرم بعد از به دنیا آمدن فاطمه انگار که حس پدرانه با گوشت و پوستش عجین شده باشد یک انسان دیگری شد. و عشق و علاقه فاطمه به پدرش و بالعکس زبانزد دوست و آشنا شده بود. وقتی محرم به یک مأموریت می‌رفت، فاطمه مریض و حتی بستری در بیمارستان می‌شد، اما با همه عشقی که به فاطمه داشت دست از کارش نمی کشید و مأموریتش را به خوبی به پایان می رساند. روزهایی که مأموریت نبود و سرکارش بود روزی چندین مرتبه زنگ می زد و حال فاطمه را می‌پرسید و همیشه به من می‌گفت من عاشق فاطمه هستم و گاهی حتی گریه هم می کرد و می‌گفت پدر به دخترش خیلی وابسته است، اما هیچ کدام از این وابستگی‌ها و عشق‌های دنیایی مانع اهداف محرم نشد. و سال 89 خداوند محمدحسین را به ما هدیه داد. بااینکه محرم یک سال بیشتر در کنار محمد حسین نبود، اما همین یک سال هم بیشترین مراقبت و نگهداری را از پسرمان داشت. ✅سال 90 بود که آرامش در سوریه به هم ریخت و کشور ایران هم تعدادی از مستشاران نظامی خود را فرستاد و محرم هم یکی از مربیان تخریب بود که به سوریه رفت.  🕌@valiasr_masjed